يکشنبه 22 خرداد 1401 - 13:41
//= view_design::CreateFirstImage($Row["attachment"], 'org', '', 'col-lg-5 col-md-5 col-12 master_img', false) ?>
در ضلع شمالی کاخ نیاوران تالاری موسوم به "تالار آبی" به وسعت 350 مترمربع واقع شده که در دوره پهلوی دوم برای پذیرایی مهمانان دربار آماده شده بود. نام تالار آبی به دلیل وجود آبنمایی زیبا روبروی تالار و رنگ آبی دیوارها و پرده ها به آن اطلاق می شد. از مهمترین مهمانی های برگزار شده در تالار آبی می توان به مهمانی شب سال نو میلادی 1978 (1356 ه.ش) با حضور "جیمی کارتر" رئیس جمهور اسبق آمریکا اشاره نمود.
کمی پیش از انقلاب اسلامی، تغییر دکوراسیون و تجهیز آن در حال اجرا بود که با پیروزی انقلاب، پروژه متوقف شد. از اینرو در حال حاضر این فضا جهت برگزاری نمایشگاه های دوره ای و نشست های فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرد.
نوبت به میهمان رسید پرزیدنت صندلی را کمی عقب داد و ایستاد، انگشتش قاشق نقره را لمس می کرد و چشمش به تابلوی نقاشی بزرگی بود که هنرمند ایتالیایی از شاه و فرح کشیده بود. کارتر مانند روزهایی که نطق انتخابی می کرد، هیجان زده حرف می زد و دستانش لرزش خفیفی داشت. او گفت ایران مرهون شایستگی شاه در رهبری کشور است زیرا اعلیحضرت توانسته ایران را به صورت جزیره ثبات در یکی ازپر آشوب ترین نقاط جهان در آورد. این تجلیلی است از شما اعلیحضرت و رهبری شما و احترام و ستایش و عشقی که ملت به شما دارد. امروز همراه شاه هنگام عبور از خیابان های زیبای تهران شاهد خوش آمد گویی هزاران ایرانی بودم که در طرفین خیابان ها، دوستانه به ما خوش آمد گفتند، همچنین صدها وشاید هزاران آمریکایی را دیدم که آنها نیز به رییس جمهوری خود در کشوری که ایشان را با صمیمیت پذیرفته و با احساس اینکه در خانه خود هستند خوشامد گفتند.
کارتر به جای حساسی از نطقش رسیده بود، صدایش را صاف کرد و ادامه داد: حقوق بشر موضوع مورد علاقه ملت های ما و رهبران دو کشور است و نظریات ما در مسایل مربوط به امنیت نظامی متقابل با هیچ کشوری به اندازه ایران نزدیک نیست و من نسبت به هیچ رهبری مانند شاه این همه احساس حق شناسی عمیق و دوستی صمصمانه ندارم. همین که حرف های کارتر به پایان رسید شاه به پا خاست و همه میهمان ها هم از جای خودشان بلند شدند و همراه شاه به کف زدن پرداختند و بعد شاه با دو دست، دست راست پرزیدنت را گرفت و به گرمی فشرد. تابه حال هیچ کدام از رهبران ایالات متحده از او چنین تمجیدی نکرده بودند.
پس از صرف شام، شاه و کارتر و ملک حسین به اتاق دیگری رفتند تا در باره صلح عراق و اسراییل گفت وگو کنند، اما سالینجر رییس سابق دفتر مطبوعاتی پر زیدنت کندی به عنوان روزنامه نگار، کارتر را همراهی می کرد شگفت زده بر جای خود نشسته بود و از آن همه ستایش اغراق آمیز متعجب بود او پیش بینی چنین روزی را در آینده ای دورتر می کرد، روزی که سیاست های بشر دوستانه کارتر با منافع ملی آمریکا تعارض پیدا کند و کارتر منافع ملی را بر آن ترجیح دهد اما نه کارت و نه سالینجر هیچ کدام فکر نمی کردند که مهمانی شب اول ژانویه 1979 آخرین مهمانی رسمی کاخ نیاوران است و خداحافظی آن شب شاه خداحافظی با نظام شاهنشاهی ایران باشد.
جزیره ثبات خاورمیانه در سالگرد دیدار کارتراز ایران در دی ماه 57 پرآشوب ترین جای دنیا بود انقلابی در راه بود و شاه و فرح در فکر فرار از ایران بودند. مقادیر قابل توجهی پول از بانک های ایران به بانک های ایران به بانک های اروپایی و آمریکا انتقال می یافت و به نزدیکان شاه و در بار توصیه می شد تا ایران را ترک کنند. شاه پس از 25 سال حکومت بی مشورت، حالا دفتر کارش ساعات مشاوره ترتیب می داد و حاضر به شنیدن انتقادات وشرح واقعی وضعیت انقلاب ایران بود.
سولیوان سفیر ایالات متحده از کسانی بود که هر روز با شاه دیدار می کرد. دولت کارتر از آنچه در ایران می گذشت شوکه شده بود و توان تصمیم گیری نداشت. این تردید در دستگاه حاکمه ایران به شاه منتقل می شد و وضعیت روانی او بیش از پیش می آشفت.
در 14دی ماه 1357 ژنرال هایزر با یک هواپیمای باری 747 که وسایل نظامی به ایران حمل می کرد، وارد تهران شد. هایزر در باره مسئولیت اش می گوید: باید در سه زمینه کار می کردیم، اول شکستن اعتصاب ها، دوم تقویت روابط ارتش و بختیار و سوم انجام اقدامات احتیاطی برای مقابله با سقوط دولت غیر نظامی، هایزر وظایف خود در ایران را به ماموریت کرمیت روز ولت در سال 1332 تشبیه می کند و می گوید: تنها تفاوت در آن بود که این بار تیمسارهای شاه به پیروزی انقلاب، ضعف بختیار و بازنگشتنی بودن شاه در برابر قدرت فزاینده آیت الله خمینی اطمینان داشتند و هریک قبل از رفتن شاه بار و بنه خود را برای رفتن از ایران بسته بودند.
در چنین شرایطی شاه در یکی از دیدارهایش با ژنرال های ارتش تاکید کرد که آنها همگی باید به هایزر اعتماد کنند و به حرف او گوش دهند. مطبوعات شوروی با فاش کردن مذاکرات هایزر و شاه به هایزر لقب شاه ایران دادند. گزارش های روزانه هایزر به واشنگتن از اول تا آخر خوشبینانه بود او یکی از علل اعزام خود را از دست رفتن اعتماد دولت آمریکا به سولیوان، سفیر آمریکا در ایران، عنوان کرده بود و این گونه گزارش های او مبنای سیاست خارجی آمریکا در ایران شد اما تلاطم انقلاب آن چنان بود که دیگر جای برای گزارش های خواب آلود هایزر نمی ماند و کاخ سفید به همان گفته های تلخ سولیوان رضایت می داد.
روزنامه های 16دی ماه بعد از 60روز اعتصاب منتشر شدند و در تیتر اول خود از تغییر سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران خبر دادند خبر روزنامه ها این بود: شاه برای استراحت از کشور خارج می شود.
26دی ماه 57 فرودگاه مهرآباد تهران، بادی از شمال می ورزید. دو فروند هواپیمای 707 در جلو پاویون سلطنتی یک طبقه سفید و پوشیده با قالی های ضخیم ایستاده بودند، فعالیت دیگری در فرودگاه به چشم نمی خورد صف های متعدد هواپیماهای ایران ایر مشهور به خطوط هوایی خاویار در نتیجه اعتصاب کارمندان زمین گیر شده بودند.
کاخ ها و خانه های ثروتمندان در سراسر شهر خالی شده بود. از هفته ها و حتی ماه ها پیش اعضای خاندان سلطنتی و در بار شاهنشاهی آنها را تخلیه کرده بودند. شاه از خواهر دو قلویش اشرف خواسته بود تا کشور را ترک کند، فرح دیبا یک هواپیما پر از لباس واشیایی که دیگران اثاث منزل می نامند به آمریکا فرستاده بود و ماموران گمرگ در سراسر اروپای غربی و آمریکای شمالی با وضع عجیبی روبه رو شده بودند چگونه می توانستند قیمت اشیای گرانبهایی نظیر جامه دان ها و صندوق های لبریز از قالی تابلو و مبل و الماس و گردنبندهای مروارید و انگشتر های یاقوت را که از ایران وارد شد ارزیابی کنند.
در 26 دی ماه شاه و فرح برای همیشه کاخ نیاوران را ترک کردند. شاه در آخرین لحظه تصمیم گرفت به جای پرواز مستقیم به ایالات متحده، دعوت انوار سادادت رییس جمهور مصر را برای یک توقف کوتاه در اسوان بپذیرد، افراد گارد شاهنشاهی و پیشخدمت ها گریه کنان برای خداحافظی در دو طرف پلکان صف کشیده بودند.
هلی کوپترهای شاه وملکه در کنار پاویون سلطنتی بر زمین نشست. شاه در پاویون نطق کوتاهی برای خبرنگاران کرد: گفته بودم که مدتی است احساس خستگی می کنم و احتیاج به استراحت دارم، ضمناً گفته بودم اول باید خیالم راحت شود و دولت مستقر بشود، بعد مسافرت خواهم کرد. این فرصت امروز با رأی مجلس پس از رأی سنا به دست آمد و امیدوارم که دولت بتواند هم در ترمیم گذشته و هم در پایه گذاری آینده موفق شود. شاه و همراهانش خود را در برابر باد پوشاندند و به سمت هواپیما راه افتادند.
در برابر بویینگ 707 آبی وسفید، شاه و همراهان برای آخرین خداحافظی ها توقف کردند و درست ساعت دو بعدازظهر بود که بالاخره هواپیمای حامل شاه پرواز کرد و چند لحظه بعد از این خبر از رادیو تهران پخش شد. شهر از خوشحالی در پوست نمی گنجید. بوق ماشین ها به صدا درآمد. مردم گل های گلایول و میخک را تکان می دادند و از همان روز مجمسه های شاه و پدرش واژگون شد.