مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

Niavaran Cultural Historic Complex

مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

Niavaran Cultural Historic Complex

اشعار شاعران پارسی؛ آذین بخش دیوارهای حوضخانه کاخ صاحبقرانیه

چهارشنبه 19 شهريور 1399 - 11:37
در طراحی داخلی حوضخانه کاخ صاحبقرانیه، اتاق سوخت (پذیرایی از مهمانان) واقع در ضلع شرقی و اتاق کرسی خانه واقع در ضلع غربی، مزین به 44 بیت از اشعار شاعران پارسی است که بر میانه دیوارهای اتاق ها نمایان است و مضمون قالب این ابیات اخلاق و عشق می باشد.

در طراحی داخلی حوضخانه کاخ صاحبقرانیه، اتاق سوخت (پذیرایی از مهمانان) واقع در ضلع شرقی و اتاق کرسی خانه واقع در ضلع غربی، مزین به 44 بیت از اشعار شاعران پارسی است که بر میانه دیوارهای اتاق ها نمایان است و مضمون قالب این ابیات اخلاق و عشق می باشد.

 

22 بیت از سروده های حافظ، مولانا، خیام، سیمین بهبهانی و عبرت نائینی دورتادور اتاق سوخت با رنگ طلایی بر روی دیوارهایی از جنس سنگ مرمر سفید کار شده است. گچبری های زیبا، ارسی چشم نواز و نقاشی فاخر لاکی بر روی چوب که بر سقف اتاق کار شده، از دیگر زیبایی های این اتاق است.

 

در اتاق کرسی خانه نیز که یکی از زیباترین قسمت های حوضخانه می باشد، 22 بیت شعر از صائب تبریزی، حافظ، ابوسعید ابوالخیر، خیام، رکن الدین مسعود مسیح کاشانی، مولانا، زیب النسا، فضل الله شفروه، انوری، سعدی و رحمت علیشاه با رنگ طلایی بر روی دیوارهای اتاق نگاشته شده است.

 

در معماری و تزئینات داخلی کاخ صاحبقرانیه، تغییرات و الحاقات بنا به مرور زمان و در دوره‌های مختلف اتفاق افتاده است. نخستین تغییرات در دوره ناصرالدین شاه و در قالب توسعه عمارت صورت گرفت. در گزارش های تاریخی صحبت از اندرونی مفصل، آبگاه و ورودی تکیه و متعلقات مختلفی است که در دوران اقامت تابستانی شاه ایجاد شده بود.

 

در دورۀ پهلوی اول به مناسبت برپایی جشن ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیه، تغییراتی به‌ویژه در طراحی داخلی عمارت صورت گرفت که حدود 8 ماه به طول انجامید. در دورۀ پهلوی دوم، ساختمان کاخ تغییرات بیشتری به خود دید که ظاهراً در دو طبقۀ عمارت به طور جداگانه و در دو دوره متفاوت اتفاق افتاد.

 

در فاصله سال های 1353 تا 1355 هجری خورشیدی، یک دوره مرمت اساسی در بخش حوضخانه به دستور فرح دیبا صورت گرفت. این عملیات مواردی چون استحکام‌بخشی ساختمان، مقاوم‌سازی سقف، احداث کانال های دفع رطوبت، ایجاد سیستم تهویه و سیستم صوتی، کف‌سازی و بازسازی گستردۀ تزئینات داخلی در قسمت دیوار، ازاره، سقف، نورگیرها و ارسی ها را در بر گرفت. در این دوره سقف های چوبی راهروها و اتاق ها از تیرآهن و به شیوۀ طاق ضربی اجرا شد. همچنین تزئینات داخلی که به‌واسطۀ وجود رطوبت در ساختمان، آسیب های بسیاری دیده بود، از طرح ها و موتیف های غیرایرانی زدوده و سپس تمامی آمودها از قبیل گچ‌بری و آینه‌کاری از نو و با الهام از موتیف های خالص ایرانی اجرا شد.

 

 - ابیات کار شده در اتاق سوخت

ابیاتی که در ادامه می آید، اشعاری هستند که بر دیوارهای اتاق سوخت کار شده اند؛ در تعدادی از مصرع های کار شده در این فضا، برخی از کلمات متفاوت از کلمات سروده اصلی شاعر هستند:

*از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن... فردا که نیامده است فریاد مکن

*بر آمده و نامده بنیاد مکن... حالی خوش باش و عمر بر باد مکن 

شاعر: "خیام"

 

*جهانیان همه گر تشنگان خون منند... چه باک زان همه دشمن، چو دوستدار تویی

*دلم صراحی لبریز آرزومندی‌ست... مرا هزار امید است و هر هزار تویی

شاعر: "سیمین بهبهانی"

 

*من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف... تا به حدیست که آهسته دعا نتوان کرد

  نظر پاک تواند رخ جانان دیدن... که در آیینه نظر جز به صفا نتوان کرد

 

*ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق... برو ای خواجه عاقل هنری بهتر از این

 

*مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست... به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن

 

*راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست... آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست

 

*همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس... که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

 

*من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش... هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

 

*غلام همت آنم که زیر چرخ کبود... ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست

شاعر: "حافظ"

 

*دل در بر من زنده برای غم تست... بیگانه خلق و آشنای غم تست

  لطفی است که می‌کند غمت با دل من... ورنه دل تنگ من چه جای غم تست

 

*حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو... و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

  هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن... وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

  رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها... وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو

  باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی... گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو

  چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما... فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو

  ای شمس تبریزی بیا در جان جان داری تو جا... جان را نوا بخشا شها، شاهانه شو، شاهانه شو

شاعر: "مولانا"

 

*ای دل براه عشق غم هست و نیست نیست... هستی و نیستی به بر عاشقان یکیست

شاعر: حکیم عمرخیام

 

*عیبم مکن از عشق که در مکتب ایّام... آموخته بودم به از این گر هنری بود

شاعر: "عبرت نائینی"

 

- ابیات کار شده در اتاق کرسی خانه

ابیات زیر اشعاری هستند که بر دیوارهای اتاق کرسی خانه نگاشته شده اند؛ در این ابیات نیز همچون اتاق سوخت، برخی از کلمات مصرع ها، متفاوت از کلمات سروده اصلی شاعر هستند:

*جمع زر هرگز نگردد پیش صاحب همتان... خاک نتواند شدن با باد در یکجای جمع

شاعر: نامعلوم

 

*حرف سهلی پوچ مغزان را به فریاد آورد... کز نسیمی در نیستان می شود غوغا بلند

 

*دوستی با ناتوانان مایه روشندلی است... موم چون با رشته سازد شمع محفل می شود

 

*طوطی از خاموشی آیینه می آید به حرف... مهر خاموشی به لب زن تا به دل گویا شوی

 

*عمر زاهد به سر آمد به تمنای بهشت... نشد آگاه که در ترک تمناست بهشت

شاعر: "صائب تبریزی"

 

*بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم... فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

  اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد... من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم

 

*بیا که رونق این کارخانه کم نشود... به زهد همچو تویی یا به فسق همچو منی

 

*رواق منظر چشم من آشیانه توست... کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

 

* من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست... که از آن دست که او می‌کشدم می‌رویم

شاعر: "حافظ"

 

*دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست... فردوس دمی ز وقت آسوده ماست

شاعر: "ابوسعید ابوالخیر"

 

*بسیار دیده ام که یکی را دو کرد تیغ... این تیغ عشق بین که دوتا را یکی کند

شاعر: شمس تبریزی

 

*قومی متفکرند اندر ره دین... قومی به گمان فتاده در راه یقین

  میترسم از آن که بانگ آید روزی... کای بیخبران راه نه آنست و نه این

شاعر: "خیام"

 

* در روز وعده جان به خدا هم نمی دهم... جانم توئی چگونه تو را کس به کس دهد

شاعر: "رکن الدین مسعود مسیح کاشانی"

 

*از نیک و بد برون آ، آنگه به ما نظر کن

بیرون ز کفر و دینیم، برتر ز صلح و کینیم

شاعر: "مولانا"

 

*دین اگر این است و ایمان این و اهل قبله این... رشته تسبیح را زنار خواهم کرد و رفت

شاعر: "زیب النسا"

 

*آن کس که میان ما جدایی افکند... دشنام نمی دهم، چنان باد که من

شاعر: "فضل الله شفروه"

 

*چون گدایی چیز دیگر نیست جز خواهندگی... هرکه خواهد گر سلیمانست و گر قارون گداست

شاعر: "انوری"

 

*چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر... که نیرزد این تمنا به جواب لن ترانی

شاعر: "سعدی"

 

*نقش کردم رخ زیبای تو بر خانه دل... خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند

شاعر: "رحمت علیشاه"

 

* چاره سازان بیشتر درکار خود بیچاره اند... سیل نتواند ز رخ شستن غبار خویش را   

شاعر: افغان

 

- خلاصه ای از زندگی نامه شاعرانی که سروده هایشان بر دیوارهای اتاق های حوضخانه کار شده است

  • زندگی نامه خیام:

حکیم ابوالفتح عمربن ابراهیم الخیامی مشهور به "خیام" فیلسوف و ریاضیدان و منجم و شاعر ایرانی در سال ۴۳۹ هجری قمری در نیشابور زاده شد. وی در ترتیب رصد ملکشاهی و اصلاح تقویم جلالی همکاری داشت. وی اشعاری به زبان پارسی و تازی و کتاب هایی نیز به هر دو زبان دارد. از آثار او در ریاضی و جبر و مقابله رساله "فی شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس"، رساله "فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما" و "لوازم الامکنه" را می‌توان نام برد. وی به سال ۵۲۶ هجری قمری درگذشت. رباعیات او شهرت جهانی دارد.

 

  • زندگی نامه سیمین بهبهانی:

سیمین خلیلی معروف به سیمین بـِهْبَهانی (زاده ۲۸ تیر ۱۳۰۶ تهران، درگذشته ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ تهران) نویسنده و غزل‌سرای معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود. سیمین بهبهانی در طول زندگی‌اش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شده‌اند. شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی هم‌چون عشق به وطن، زلزله، انقلاب، جنگ، فقر، تن‌فروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان را در بر می‌گیرند. او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزن‌های بی‌سابقه به «نیمایغزل» معروف است.

 

  • زندگی نامه حافظ:

خواجه شمس‌الدین محمد شیرازی متخلص به "حافظ"، غزلسرای بزرگ و از بزرگان شعر و ادب پارسی است. وی حدود سال ۷۲۶ هجری قمری در شیراز متولد شد. علوم و فنون را در محفل درس استادان زمان فراگرفت و در علوم ادبی عصر پایه‌ای رفیع یافت. خاصه در علوم فقهی و الهی تأمل بسیار کرد و قرآن را با چهارده روایت مختلف از بر داشت. "گوته" دانشمند بزرگ و شاعر و سخنور مشهور آلمانی دیوان شرقی خود را به نام او و با کسب الهام از افکار وی تدوین کرد. دیوان اشعار او شامل غزلیات، چند قصیده، چند مثنوی، قطعات و رباعیات است. وی به سال ۷۹۲ هجری قمری در شیراز درگذشت. آرامگاه او در حافظیه شیراز زیارتگاه صاحبنظران و عاشقان شعر و ادب پارسی است.

 

  • زندگی نامه مولانا:

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به مولوی شاعر بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. وی در سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد. پدر وی بهاءالدین که از علما و صوفیان بزرگ زمان خود بود به سبب رنجشی که بین او و سلطان محمد خوارزمشاه پدید آمده بود از بلخ بیرون آمد و بعد از مدتی سیر و سیاحت به قونیه رفت. مولانا بعد از فوت پدر تحت تعلیمات برهان‌الدین محقق ترمذی قرار گرفت. ملاقات وی با شمس تبریزی در سال ۶۴۲ هجری قمری انقلابی در وی پدید آورد که موجب ترک مسند تدریس و فتوای وی شد و به مراقبت نفس و تذهیب باطن پرداخت. وی در سال ۶۷۲ هجری قمری در قونیه وفات یافت. از آثار او می‌توان به "مثنوی"، "دیوان غزلیات یا کلیات شمس"، "رباعیات"، "مکتوبات"، "فیه مافیه" و "مجالس سبعه" اشاره کرد.

 

  • زندگی نامه عبرت نائینی:

محمد علی مصاحبی نائینی متخلص به عبرت نائینی شاعر معاصر اهل نائین و از خانواده مصاحب های نائین است. وی جزو معدود شاعران سرشناس اهل نائین است. مدفن او در امامزاده عبدالله شهرری است.

میرزا محمد علی فرزند عبدالخالق نائینی به سال 1245 - 1283 هجری - در اصفهان دیده به جهان گشود. علوم مقدماتی را در آن شهر فرا گرفت. فنون خط را از میرزا محمد علی نائینی که از استادان معروف خط بود آموخت؛ سپس در خدمت علامه شهیر ملا محمد کاشانی به تحصیل معانی و بیان و بدیع و فلسفه پرداخت.

وی هفده سال از عمر خویش را به سیر و سیاحت گذرانید و سر انجام به تهران آمد و تا پایان عمر در آن شهر اقامت گزید. عبرت طبعی لطیف و ذوقی سلیم داشت و در انواع شعر توانا بود ولی بیشتر به سرودن غزل می پرداخت.

 

  • زندگی نامه ابوالسعید ابوالخیر:

ابوسعید فضل‌الله بن ابوالخیر احمد بن محمد بن ابراهیم (۳۵۷-۴۴۰ق) معروف به شیخ ابوسعید ابوالخیر عارف و شاعر نامدار ایرانی قرن چهارم و پنجم است. ابوسعید در اول محرم ۳۵۷ در روستای میهنه از توابع ابیورد دیده به جهان گشود و در شب جمعه چهارم شعبان ۴۴۰ در زادگاهش دیده از جهان فرو بست. او سالها در مرو و سرخس فقه و حدیث آموخت تا در یک حادثه مهم در زندگی اش درس را رها کرده و به جمع صوفیان پیوست و به وادی عرفان روی آورد. شیخ ابوسعید پس از طی طریقت تصوف در نزد شیخ ابوالفضل سرخسی و ابوالعباس آملی به دیار اصلی خود (میهنه) بازگشت و هفت سال به ریاضت پرداخت و در سن ۴۰ سالگی به نیشابور رفت. در این سفرها بزرگان علمی و شرعی نیشابور با او به مخالفت برخاستند، اما چندی نگذشت که مخالفت به موافقت بدل شد و مخالفان وی تسلیم شدند.

 

  • زندگی نامه رکن الدین مسعود کاشانی:

رکن الدین مسعود "متخلص به "مسیح" و معروف به "حکیم رکنا"، فرزند "حکیم نظام الدین علی کاشانی" طبیب، خطاط و شاعر، متخلص به مسیح و معروف به حکیم رکناى کاشانى است. او در نیمه دوم قرن دهم هجری در کاشان متولد شد. او از سخن سرایان برجسته عهد صفوی و از طبیبان و خوشنویسان ماهر بود. همچنین مردی عارف مسلک و عاشق پیشه نیز بوده است. 

 

  • زندگی نامه زیب النسا:

زیب النسا یا زینب‌النساءبیگم (۱۶۳۷ م/ ۱۰۴۸ ه‍. ق - ۱۷۰۲م/۱۱۱۲ه‍.ق.)، متخلص به «مخفی»، بزرگترین دختر اورنگ‌زیب پادشاه گورکانی هند و یکی از خوشنویسان هند و از شاعران سبک هندی در ادبیات فارسی و تصوف است.

وی زنی ادیب و دانش دوست، هنرمند و هنرپرور بود. به ادبیات فارسی و عربی علاقه فراوان داشت و قرآن را حفظ بود. خط‌های نستعلیق، نسخ و شکسته را نیک می‌نوشته و کتب بسیار به نام او تألیف کرده‌اند. وی گاه شعر می‌سروده و در بدیهه چیره‌دست بود. سبک شعر او سبک هندی است.

او از سوی مادری تباری ایرانی داشت. پدربزرگ زیب‌النسا از سوی مادری میرزا بدیع‌الزمان صفوی(شاه‌نوازخان) نام داشت که از شاهزادگان مشهد بود. نیای میرزا بدیع‌الزمان یکی از پسران شاه اسماعیل صفوی بود.

 

  • زندگی نامه شرف‌الدین عبدالمؤمن/ محمد شرف شفروه اصفهانی:

محمد شرف شفروه اصفهانی فقیه، واعظ، شاعر مشهور به شفروه و شرف اصفهانی. وی از خاندان بسیار معروفی از مردم اصفهان بوده است که همه به مناسبت نام جدشان به شفروه معروف بودند. وی در زبان فارسی و عربی مهارت داشت. وی از اقران جمال‌الدین عبدالرزاق و رفیع‌الدین لبنانی بود. در خدمت اتابک شیرگیر لقب ملک‌الشعراء داشت و گویند که او جمال‌الدین و مجیرالدین بیلقانی را اهاجی رکیک گفته است. از ممدوحان وی اتابک مشیرگیر برادر اتابک ارسلان از سران دولت سلاجقه عراق بوده است. از جمله مؤلفاتش: "اطباق الذهب فی‌المواعظ و الخُطب". که به زبان منشیانه فصیح و به زبان عربی نگاشته است؛ "دیوان" اشعارش مشتمل بر هشت هزار بیت.

 

  • زندگی نامه انوری:

اوحدالدین محمد ابن محمد (یا ابن اسحاق) معروف به انوری ابیوردی شاعر و دانشمند ایرانی قرن ششم هجری در دوران سلجوقیان است. وی از بسیاری از معلومات متداول زمان خود از قبیل منطق، موسیقی، ریاضی و نجوم بهره داشت. ابتدا مداح سلطان سنجر بود و پس از مرگ او و استیلای ترکان غز بر خراسان به ستایش امرا و سفرای بلاد مختلف مشغول شد، ولی در اواخر عمر زهد پیشه کرد و از ملازمت سلاطین کناره گرفت. در تاریخ وفات او بین مورخان اختلاف است ولی به احتمال قوی حدود سال ۵۸۳ هجری قمری در گذشته است.

انوری استاد قصیده سرای شعر پارسی و آراسته به هنرهای خوش‌نویسی و موسیقی بوده‌است. او از دانش‌های ریاضیات، فلسفه و موسیقی بهره‌ور و در اخترشناسی به زبان خود مرجع بوده‌است. وجود گواه‌ها و نشانه‌هایی در شعر انوری سخن از آگاهی او از موسیقی دارد و همین امر برخی از پژوهندگان را برانگیخته تا او را موسیقی‌دانی تحصیل کرده بدانند.

 

  • زندگی نامه سعدی:

مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی شاعر و نویسنده بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. تخلص او "سعدی" است که از نام اتابک مظفرالدین سعد پسر ابوبکر پسر سعد پسر زنگی گرفته شده است. وی احتمالاً بین سال های ۶۰۰ تا ۶۱۵ هجری قمری زاده شده است. در جوانی به مدرسه نظامیه بغداد رفت و به تحصیل ادب و تفسیر و فقه و کلام و حکمت پرداخت. سپس به شام و مراکش و حبشه و حجاز سفر کرد و پس از بازگشت به شیراز، به تألیف شاهکارهای خود دست یازید. وی در سال ۶۵۵ سعدی‌نامه یا بوستان را به نظم درآورد و در سال بعد (۶۵۶) گلستان را تألیف کرد. علاوه بر این ها قصاید، غزلیات، قطعات، ترجیع بند، رباعیات و مقالات و قصاید عربی نیز دارد که همه را در کلیات وی جمع کرده‌اند. وی بین سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۴ هجری در شیراز درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.

 

  • زندگی نامه رحمت علیشاه:

زین‌العابدین شیرازی ملقب به میرزا کوچک و رحمت‌علیشاه (زاده ۱۲۰۸ قمری – درگذشت ۱۲۷۸ قمری در شیراز) فرزند حاجی معصوم و نواده حاجی محمدحسن مجتهد قزوینی بود. جد اعلای او حاجی معصوم از تاجران ثروتمند قزوین بود که به عتبات عالیات رفت و درآنجا رحل اقامت افکند. سپس پسرش حاجی محمدحسن که در نزد وحید بهبهانی تحصیل کرده بود، به شیراز آمد و به وعظ و ارشاد پرداخت. پسران حاجی محمدحسن هر سه، تحصیلات دینی داشتند و علاوه بر وعظ و امامت جماعت، به کار تجارت می‌پرداختند. از پیران سلسله نعمت‌اللهی بود که در علوم ظاهری و باطنی مقامی ارجمند داشت. او به دلالت زین‌العابدین شیروانی دست ارادت به مجذوب‌علی‌شاه همدانی داد و پس از شیروانی مقتدای درویشان نعمت‌اللهی گردید. وی از جانب محمدشاه لقب نایب‌الصدر یافت و اداره وظایف فارس در اختیار او گذاشته شد.

 

منابع

-        https://ganjoor.net

-        هنرمندان کاشان، علی اصغر شاطری، انتشارات مرسل.

-        فرهنگ فارسی دکتر معین.

 

 

پژوهش و تنظیم: مریم حسن مقدم

 

شناسه خبری: 2606
تاریخ انتشار: 1399/6/1911:37
هشتگ ها:

آخرین مطالب