جمعه 12 ارديبهشت 1399 - 13:17
//= view_design::CreateFirstImage($Row["attachment"], 'org', '', 'col-lg-5 col-md-5 col-12 master_img', false) ?>
سزار بالداچینی (Cesar Baldaccini)
در میان هنرمندان مدرن «سزار» به لحاظ نوآوری از جایگاه ویژهای برخوردار است. سبک و سیاق وی – کار با مواد مختلف و خاص– تحیر همگان را برانگیخته است. او در سال 1960 مجسمهسازی فلزی را با ابداع اتومبیل فشرده بهطور بنیادی متحول کرد.
سزار بالداچینی (Cesar Baldaccini)
در میان هنرمندان مدرن «سزار» به لحاظ نوآوری از جایگاه ویژهای برخوردار است. سبک و سیاق وی – کار با مواد مختلف و خاص– تحیر همگان را برانگیخته است. او در سال 1960 مجسمهسازی فلزی را با ابداع اتومبیل فشرده بهطور بنیادی متحول کرد.
انسان عظیم «lmprints»نشان دهنده اولین استفاده از پلاستیک به عنوان ماده سازنده مجسمه است. او در اواخر دهه 1960 هنگامی که برای اولین بار استفاده قابهای پلیاورتان را ابداع کرد، مجدداً نوآوری خاص خود را به گونهای که پیشرفت نشاطانگیز وی را در برداشت آشکار نمود.
مجسمه صریح «آشغال» سزار، مجسمههای کریستالی متمایز، نقش برجستهها و اجسامی که به وسیله پلاستیک یا فلز احاطه شدهاند و مجموعه جواهرات فشرده خلاقیت و استعداد او را اثبات میکند. مجموعههای فشرده سزار: حشرات، سینهها، فیگورها، کلاژها، پرترههای خودش و انگشتان عظیم او طرفداران هنر را سالهاست که شوکه کرده است. او پرافتخارترین مجسمهساز فرانسوی عصر حاضر است.
زندگی غیرعادی سزار بالداچینی (1998-1921) با شغل او در مارسی شروع شد. جایی که او و خواهر دوقلویش در اول ژانویه 1921 به دنیا آمدند. سزار در 13 سالگی مدرسه را رها کرد. در 15 سالگی مادرش او را تشویق به ثبتنام در کلاسهای شبانه مدرسه هنرهای محلی نمود. مکانی که در آنجا سزار به مرور خود را شناخت.
سزار در 1943 به پاریس نقل مکان کرد و در طبقه بالای استودیوی جاکومتی ساکن شد. «من صبح برای رفتن به مدرسه خارج میشدم و هنگامی که عصر بر میگشتم، پیکاسو، کوکتو، بروس ویان یا سارتر را از پشت شیشه آفتابگیر میدیدم. جاکومتی در استودیوی خود را باز میگذاشت و من میتوانستم داخل استودیوی او را ببینم.»
در 1955 کارهای سزار برای اولین بار در Salon de Mai به نمایش گذاشته شد. در اکتبر همان سال، مایکل تایپه، منتقد هنری 15 تا از حجمهای حشره و سربازهای سزار و فیگورهای نقاشی شده «کارل اپل» هنرمند گروه کبرا را به Galerie Rive Droit دعوت کرد. تمام مجسمههای او به مجموعهداران موزهها و شهرداری پاریس فروخته شد.
مقالاتی در نشریههای هنری فرانسه پدیدار شدند و او برای نمایشگاه بیینال ونیز دعوت شد و این آغاز شناخته شده شدنشأن و مقام سزار بود.
وی در مصاحبهای در 1957 درباره برنامه خلاق مستتر در پشت آثارش صحبت کرد: «من با یک ایده شروع کردم و آن آغاز ماجرا بود. در آن مسیر ادامه دادم تا با حقایق متفاوتی مواجه شدم که از من جدا میشد و مواد و فضای احاطه شده توسط آنها باقی میماند. این مانند این است که از چیزی خواسته شود که باقی بماند و به هر شکلی که میخواهد. برای مثال یک ماهی هنگامی که ناگهان بزرگ شود میتواند شخصیت دیگری پیدا کند. یک اثر اغلب میتواند چیز دیگری باشد. چند سال بعد پارسیها دریافتند که سه مکعب حاصل از اتومبیلهای فشرده شده میتواند یک اثر هنری باشد. مجسمههای فشرده سزار در Salon de Mai در سال 1960 توجه عمومی را به خود جلب کرد. این مجسمهها حرکتی جدید بود که برای سزار شهرت جهانی به ارمغان آورد.»
روزی سزار یک مستند آمریکایی میبیند. در صحنهای از فیلم یک انبار سورئالیستی شامل کوههایی از اتومبیل نشان داده شد. یک جرثقیل به وسیله مغناطیسی ماشینهای خراب را حمل میکرد و به داخل یک پرس میریخت. با یک فشار، ماشینها به تودهای تبدیل میشدند. سزار اینبار با صفحات متشکل از مکعبهای فلزی رنگی غیرعادی وارد شد.
«با این که من تحصیلات آکادمیک داشتم دید من با کار کردن روی آهن سائیده تغییر یافت. من به کارخانه جهان وارد شدم و یاد گرفتم که به مواد با زبان خودشان آشنا شوم. » کار سزار با یک پرس عظیم در کارخانه فرانسه شهرت او را در هنر جهان جاودانه کرد. او خیلی زود برای یک نمایشگاه یک نفره در گالری «سایدنبرگ» به نیویورک رفت.
همزمان در همان سال نمایشگاههایی از آثار هنرمندان نئورئالیست در نیویورک برگزار شد. پاپآرت اصلیترین روند آمریکاییها بود و خیلیها آثار مشابه فرانسوی را در مقابل آثار 13 هنرمند نئورئالیست معاصر با «پیررستانی» عقلانیتر یافتند. ادعای رستانی این بود که «نئورئالیستها به سادگی با حقایق جامعهشناسی اسخت میشوند بدون این که به هیچ مباحثهای توجه کنند. به هر حال، حالات دراماتیک فشردههای سزار، اندوختههای «آرمان» مونوکروم آبی «یس کلین» و ماشینهای بیاحساس «تینگوئلی» توجهها را جلب کردند. آثار هنرمندان نئورئالیست به علت تطابق با همتایان آمریکایی و انگلیسیشان جلوه فرهنگی یافت با آمدن جنگ جهانی دوم مرکز هنر از پاریس به نیویورک تغییر یافت.
در طول سالهای جنگ هنرمندان فرانسوی زیادی بودند که در نیویورک زندگی میکردند. آنها نقش مهمی در هنر داشتند. بعد از جنگ تغییراتی به وجود آمد. امروزه هنرمندان فرانسوی حقیقتاً در آمریکا شناخته شده نیستند. البته سزار در این میان به عنوان یک استثناء ظاهر شد. آثار او در مجموعههای شخصی و عمومی در سراسر دنیا موجود است.
- نگاهی به آثار سزار بالداچینی در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران:
.بدون عنوان/ هنرمند: سزار بالداچینی (1998-1921)/شیشه / ابعاد: 12*13.5*76.5 سانتی متر/ محل نمایش: موزه جهان نما
. بدون عنوان (1973)/ هنرمند: سزار بالداچینی (1998-1921)/ جوشکاری و پرس روی نقره/ ابعاد:20*20*34 سانتی متر/ محل نمایش: موزه کتابخانه اختصاصی نیاوران
از مجموعه انگشتان عظیم/ هنرمند: سزار بالداچینی (1998-1921)/ محل نمایش: محوطه باز مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران
گردآوری: پروانه اسکاش