سه شنبه 30 مهر 1398 - 09:16
//= view_design::CreateFirstImage($Row["attachment"], 'org', '', 'col-lg-5 col-md-5 col-12 master_img', false) ?>
• عنوان اثر: بام بازار کاشان (1352 ه.ش)
• هنرمند: پرویز کلانتری (1395-1310 ه.ش)
• تکنیک اثر: کاهگل
• ابعاد: 120*120 سانتی متر
• محل نمایش: موزه جهان نما
- عنوان اثر: بام بازار کاشان (1352 ه.ش)
- هنرمند: پرویز کلانتری (1395-1310 ه.ش)
- تکنیک اثر: کاهگل
- ابعاد: 120*120 سانتی متر
- محل نمایش: موزه جهان نما
پرویز کلانتری نقاش، طراح، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی در نوروز ۱۳۱۰ در زنجان زاده شد. پدر و مادرش از اهالی طالقان بودند اما به دلیل شغل پدر سال ها در زنجان اقامت داشتند. وی از کودکی علاقه خود را به رنگ ها نشان داد و به گفته خودش با خط خطی کردن دیوار همسایه ها نقاشی انتزاعی را تمرین می کرد.
کلانتری در ۱۳۳۸ از دانشکده هنرهای زیبا در رشته نقاشی فارغالتحصیل شد. در دوران دانشکده با دو تن از دوستانش میشا ابوالفتحی و عطا قهرمانی به تجسم زندگی روستاییان پرداختند، تابلوهایی از شیوه زندگی روستاییان فشندک طالقان به شیوه امپرسیونیستی. پرویز کلانتری در دانشکده عضو انجمن نمایش فیلم هنری، شعر خوانی و بررسی موسیقی کلاسیک بود.
اولین نمایشگاه پرویز کلانتری، در سال ۱۳۳۳ در گالری استتیک برگزار شد. مهمترین تابلویش در آن نمایشگاه، "آفتاب لب بام" نام داشت، تابلویی اکسپرسیونیستی با مضمونی اجتماعی (کسی در خانه ای تاریک دیده میشد که بر لبه بامش آخرین روشنایی غروب پا برمیچیند). به گفته خودش؛ هر پنج سال تحولی در کارش رخ داده است.
در سال ۱۳۳۹، همراه گروه مؤلفین کتابهای درسی، برای مطالعه در زمینه کتاب های درسی به آمریکا میرود. رهاورد این سفر سی تابلوی اکسپرسیونیستی است که پیش از آن، بر اساس طرح ها و مشاهداتش از زندگی روستایی، شکل گرفته بود.
بعد دوره «سیاه بر سیاه» فرامی رسد، که اتودهایی در فضای آبستره است: زمینه سیاه مات و نقش و نگارهایی به رنگ سیاه براق و برجسته بر آن. درسال ۱۳۵۳ به خلق تابلوهای کاهگلی میپردازد و این شیوه را در دوره های مختلف و به روشهای گوناگون میآزماید.
در گفت و گویی به انگیزه و دوره های خاک بازی خود اشاره دارد:
«من مارکو گریگوریان را پیشکسوت خود میدانم: سالهاست که با سماجت کار میکنیم و دست از این خاک بازی برنمیداریم.
من پنج سال در دانشکده هنرهای زیبا معلم طراحی دانشجویان معماری بودم. با آنها به این طرف و آن طرف مسافرت میکردیم؛ بیشتر به کاشان. بچهها از مناظر معماری گلی کویری طراحی میکردند. پنج سال مدام من به این موضوع فکر میکردم ... تا این که به این فکر افتادم، مستقیماً همان خاک را روی بوم بیاورم و با رنگ ترانسپاران (شفاف) به شکلی نقاشی کنم که آن ماده اصلی هویت خود را کاملاً حفظ کند و نشان بدهد. فقط یک سایه پردازی بکنم و با این سایه پردازی دِین موضوع را به آن چشم اندازهای بدیع و جذاب ادا کنم. موضوع فکر من فقط معماری بوده. تفاوت من و مارکو هم در این است که او تمامی نگاهش به خود خاک و زمین است و من همه توجهم به معماری.
بنابراین، در نقاشیهای من المان (عنصر) انسانی پشت تابلو پیداست. وقتی من از معماری حرف میزنم یا آن را نقاشی میکنم و نمایش میدهم، حضور انسان در آن منعکس است. هر پنجره ای معنایش آن است که پشت آن آدمی زندگی میکند ... مارکو نگاهش مستقیماً روی زمین است و خاک را توصیف میکند، که تشنه است و ترک خورده. فکر من همه دیوار است و خانه و کوچه... در این چند ساله هر بار به شکلی گوشهای از موضوع را گرفته و گسترش داده ام ... گاه قسمتی از ساختمانی را- مثل این که دوربینی کلوزآپ گرفته باشد- به اصطلاح فرنگی ها، به شیوه مینیمال نقاشی کرده ام؛ یعنی دو فرم نرم از این بنا یا بام های گلی را تصویر کرده ام، که با هم همخوانی و هارمونی زیبایی دارند.
در این شکل کار محدودیت رنگ وجود دارد، که فقط در تنالیته خاک باقی میماند. ولی همین محدودیت باعث نوعی غنا هم میشود. این فرم ها همیشه خیلی نرم هستند. در یک هارمونی محدودند؛ و به همین دلیل، با شیوه هنر مینیمال سازگارترند ... این نقاشی ها، که به خصوص برای موزه کرمان کارکرده ام، چون از ابتدا بیننده من مشخص و معلوم بوده و میدانسته ام که برای چه کسی با چه ظرفیت فرهنگی کار میکنم و نیز چون با نیازهای عاطفی خود من هم سازگار بوده، در نتیجه، ساده از کاردرآمده اند. سادگی در نهایت عریان بودن و مختصر بودن میتواند معمایی جلوه کند.
هر خشت و هر دیوار، حرفی دارد با تو، رازی دارد از حوادث جهان و گذشت زمان: ساییدگی دیوار از باد است، از باران است، از گذشت زمان است. و این زمین: زمینی که با اطمینان زیر پایت حس میکنی، اشارتی است در آینه خشت به ناپایداری، و خشت نمودار خاک است و سرنوشت و سرگذشت تبار ماست بر دیوار. تا بماند به رسم یادگار، به رسم، به نقش، به شکل.
فکر برگزاری نمایشگاهی برای مردم حاشیه کویر- نمایش ویژه در موزه کرمان – بسیار وسوسه انگیز بود و حتی خود را مدیون آنها میدانستم. کسانی که خانه ها و کوچه ها و بازارچه ها را به این زیبایی ساخته اند، سازندگان واقعی این چشم اندازهای زیبا، چشم اندازهایی که سال ها بهانه دلمشغولی من و نقاشی بوده است. تا سرانجام یک کار سالم انجام پذیرفت، سلامت از نظر برقراری رابطه با مالکین اصلی این چشم اندازها.»
کلانتری، مدتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مدیر مرکز آموزش نقاشی و هنرهای تجسمی کودکان میشود. در این ایام شغل و مشغله ذهنی او تأمل در نقاشی کودکان است. به عنوان یک مدیر و محقق و هنرمند، به بررسی دنیای نقاشی کودکانه میپردازد. برای کتاب های درسی، نقاشی رسمی تهیه میکند. این تجربه، او را به آفریدن تابلوهایی که به قلمرو خیال های کودکانه تعلق دارد، هدایت میکند. در ۱۳۵۷ نمایشگاهی از کارهای خود را با عنوان کودکانه ها به نمایش میگذارد.
تصویرسازی های او در کتاب درسی کودکان، جلوه ای نو به کتاب های درسی بخشید و نشان داد که هیچگاه نباید لبخند را در تصویرسازی کودک فراموش کرد.
شایان ذکر است تصویرگری کتاب "کدوی قلقله زن" منتشر شده در سال 1339 از گنجینه ارزشمند موزه کتابخانه اختصاصی نیاوران نیز توسط این هنرمند انجام شده است. این کتاب به مناسبت هفته ملی کودک در مهر ماه سال جاری در این موزه به نمایش درآمد.
وی در 31 اردیبهشت 1395 پس از تحمل دو سال عارضه مغزی و قلبی درگذشت.
معرفی دیگر آثار کلانتری در مجموعه نیاوران:
- بدون عنوان (1352)/ پرویز کلانتری( 1395-1310)/ تکنیک: کاهگل/ ابعاد: 70*70 سانتی متر/ محل نگهداری: گنجینه کاخ اختصاصی نیاوران
- بدون عنوان (1352)/ پرویز کلانتری( 1395-1310)/ تکنیک: کاهگل/ ابعاد: 50*75 سانتی متر/ محل نگهداری: گنجینه کاخ صاحبقرانیه
گردآوری: مریم ذهبی