سه شنبه 30 بهمن 1403 - 11:49

//= view_design::CreateFirstImage($Row["attachment"], 'org', '', 'col-lg-5 col-md-5 col-12 master_img', false) ?>
به گزارش روابط عمومی مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران؛ این نشست با موضوع «جشن های ایرانی» عصر دوشنبه 29 بهمن ماه در سالن کنفرانس مجموعه نیاوران برگزار شد و استاد فریدون جنیدی، پژوهشگر و نویسنده برجسته ایرانی در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران باستان در جمعی از پژوهشگران، دانشجویان و علاقمندان به فرهنگ و زبانهای باستانی به سخنرانی پرداخت.
جنیدی ایرانشناس؛ نویسنده و مدرس دانشگاه و از پژوهندگان فرهنگ و زبانهای باستانی است. زمینه تخصصی فعالیت او شاهنامهپژوهی است. او در سال 1358، بنیاد نیشابور را بنیان نهاد و اکنون مدیر بنیاد نیشابور است. جنیدی برای ویرایش شاهنامه فردوسی سالها وقت صرف کردهاست تا بنا به نظر خود بیتهای افزوده شاهنامه را از آنها جدا کند و نسخه ویراستهای از شاهنامه منتشر کند او بیش از چهار دهه در حوزهٔ پژوهشهای تاریخی فعالیت داشته و آثار فراوانی منتشر کرده است.
استاد جنیدی با اشاره به ناريخ خيامي يا همان تاريخ شمسي گفت: خيام با دانش شگفت و عظيم خود دريافت که 6 ماه ابتداي سال 31 روز است و امروز دانشمندان با بررسي آنچه خيام کشف کرده، مهر دوباره تائيد بر آن زدهاند. به واقع گاهشماري خيامي دقيقترين گاهشماري جهان است. تاریخ شمسی که امروزه مورد استفاده است 6 روز با تاريخ باستاني ايران تفاوت دارد. اين 6 روز در تعيين برخي جشنهاي ايراني از جمله سپندارمذگان مشکلاتي را به همراه دارد. برخي معتقدند با کسر اين شش روز سپندارمذگان بايد در 29 بهمن برگزار شود و برخي نيز تاکيد ميکنند که اين جشن بايد در 5 اسفند برگزار شود.
به گفته این پژوهشگر در ايران باستان هر روز يک نام داشت و از 30 روز ماه، 12 روز به نام ماههاي سال بود. همروز شدن نام ماه با همان ماه سال موجبات جشن را فراهم ميکرد. پنجمين روز هر ماه را اسفند روز (سپندارمذ) ميناميدند که لقب ملي زمين است؛ يعني گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يک چشم مينگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان ميدهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را به عنوان نماد مهر مادري و باروري ميپنداشتند. ابوريحان بيروني در آثارالباقيه آورده است که ايرانيان باستان اين روز را روز بزرگداشت زن و زمين مي دانستند.
دکتر فریدون جنیدی تاکید کرد: «این جشن، جشن زن بود. در این جشن، مردان و پسرهای خانواده در جلو درب خانه دست به سینه میایستادند و از زنان و دختران خانه پذیرایی میکردند. اینطور دست به سینه ایستادن در ذهن مردان برای مدتها ثبت میشد و همین باعث میشد که برای مادر و دختران احترام زیادی قائل شوند. جشن سپندارمذگان، بعد از جشن نوروز، بزرگترین جشن سال بوده که جشن احترام به زن و مادر بوده است.»
این نویسنده و مدرس دانشگاه گفت: ايران کشوري با پيشينه فرهنگي کهن است و نگاهي به گذشته باستانياش، هر بينندهاي را مبهوت جشنهاي کهن اين سرزمين ميکند. در ميان بيش از 50 جشن باستاني، "سپندارمذگان"، روز گراميداشت زن و زمين يکي از مهمترين آنهاست. روزي که عشق و مهرورزي بخشي از سنتهاي آن است. با اينحال چنين جشني به ورطه فراموشي سپرده شده و فرهنگي نامربوط چون "ولنتاين" جاي آن را گرفتهاست.
او توضیح داد: یک نمونه از جشنهای باستانی ویژه، جشن همزمانی «روز» و «ماه» بوده است. میدانیم که در گاهشمار باستانی ایران (گاهشمار اوستایی)، ما «هفته» نداشتهایم ولی «ماه» داشتهایم؛ ماهها همگی 30 روزه بودهاند و هر روز به نام یکی از «ایزدان» اسطورهای نام میگرفتهاند.
به عنوان نمونه روز نخست هر ماه، به نام خدای یکتای آیین زرتشتی یعنی «اهورا مزدا» (یا اورمَزد یا هرمَزد یا هرمَز)، روز دوم به نام «بهمن»، روز سوم به نام «اردیبهشت» و... خوانده میشدهاند. دوازده عدد از این نامها، نام ِ ماه هم بوده است و هرگاه نام روز با نام ماه، همزمان میشده است، آن روز را جشن میگرفتهاند. مثلاً روز دوم ماه به نام «بهمن» و ماه یازدهم هم به نام «بهمن» بوده است؛ بنابراین روز دوم ماه بهمن را جشن میگرفتهاند (جشن بهمنگان) یا روز سیزدهم هر ماه را «تیر» نامیده بودند و بنابراین، روز سیزدهم ماه تیر را جشن میگرفتهاند (جشن تیرگان).
«فريدون جنيدي»، پژوهشگر تاريخ و فرهنگ ايران در پایان بیان کرد: نیاکان ما، در طول یک سال، دست کم دوازده جشن ویژه داشتهاند. هرکدام از این جشنها، فلسفهای داشته است و آیین و رسوم خاصی؛ که به باورهای آیین مهری (میترائی) و یا زرتشتی برمیگردد. هرکدام از نامهای روز یا ماه، به نام یک ایزد یا ایزدبانو یا اسطورهای میترایی و یا زرتشتی نامیده میشده. این نامها در زبان اوستایی، به شکلی دیگر تلفظ میشدهاند و دگرگونیها و گشتگیهای زبانی، آن را به فارسی پهلوی (میانه) و سپستر به فارسی امروزین رسانده است.