مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

Niavaran Cultural Historic Complex

مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

Niavaran Cultural Historic Complex

آخرین ضیافت نیاوران

دوشنبه 11 بهمن 1395 - 08:46
نوبت به میهمان رسید پرزیدنت صندلی را کمی عقب داد وایستاد ،انگشتش قاشق نقره را لمس می کرد وچشمش به تابلوی نقاشی بزرگی بود که هنرمند ایتالیایی از شاه وفرح کشیده بود .

نوبت به میهمان رسید پرزیدنت صندلی را کمی عقب داد وایستاد ،انگشتش قاشق نقره را لمس می کرد وچشمش به تابلوی نقاشی بزرگی بود که هنرمند ایتالیایی از شاه وفرح کشیده بود .کارتر مانند روزهایی که نطق انتخابی می کرد،هیجان زده حرف می زد ودستانش لرزش خفیفی داشت.او گفت ایران مرهون شایستگی شاه در رهبری کشور است زیرا اعلیحضرت توانسته ایران را به صورت جزیره ثبات در یکی ازپر آشوب ترین نقاط جهان در آورد .این تجلیلی است از شما اعلیحضرت ورهبری شما واحترام وستایش و عشقی که ملت به شما دارد. امروز همراه شاه هنگام عبور از خیابان های زیبای تهران شاهد خوش آمد گویی هزاران ایرانی بودم که در طرفین خیابان ها ،دوستانه به ما خوش آمد گفتند ،همچنین صدها وشاید هزاران آمریکایی را دیدم که آنها نیز به رییس جمهوری خود در کشوری که ایشان را با صمیمیت پذیرفته و با احساس اینکه در خانه خود  هستند خوشامد گفتند .کارتر به جای حساسی از نطقش رسیده بود ،صدایش را صاف کرد وادامه داد:حقوق بشر موضوع مورد علاقه ملت های ما ورهبران دوکشور است ونظریات ما در مسایل مربوط به امنیت نظامی متقابل با هیچ کشوری به اندازه ایران نزدیک نیست ومن نسبت به هیچ رهبری مانند شاه این همه احساس حق شناسی عمیق ودوستی صمصمانه ندارم .همین که حرف های کارتر به پایان رسید شاه به پا خاست و همه میهمان ها هم از جای خودشان بلند شدند وهمراه شاه به کف زدن پرداختند وبعد شاه با دو دست ،دست راست پرزیدنت را گرفت و به گرمی فشرد . تابه حال هیچ کدام از رهبران ایالات متحده از اوچنین تمجیدی نکرده بودند.

پس از صرف شام ،شاه و کارتر وملک حسین به اتاق دیگری رفتند تا در باره صلح عراق واسراییل گفت وگو کنند ،اما سالینجر رییس سابق دفتر مطبوعاتی پر زیدنت کندی به عنوان روزنامه نگار ،کارتر را همراهی می کرد شگفت زده بر جای خود نشسته بود واز آن همه ستایش اغراق آمیز متعجب بود او پیش بینی چنین روزی را در آینده ای دورتر می کرد،روزی که سیاست های بشر دوستانه کارتر با منافع ملی آمریکا تعارض پیدا کند وکارتر منافع ملی را بر آن ترجیع دهد اما نه کارت ونه سالینجر هیچ کدام فکر نمی کردند که مهمانی شب اول ژانویه 1979آخرین مهمانی رسمی کاخ نیاوران است وخداحافظی آن شب شاه خداحافظی با نظام شاهنشاهی ایران باشد .جزیره ثبات خاورمیانه در سالگرد دیدار کارتراز ایران در دی ماه 57پرآشوب ترین جای دنیا بود انقلابی در راه بود وشاه وفرح در فکر فرار از ایران بودند .مقادیر قابل توجهی پول از بانک های ایران به بانک های ایران به بانک های اروپایی وآمریکا انتقال می یافت وبه نزدیکان شاه ودر بارتوصیه میشد تا ایران را ترک کنند.شاه پس از 25سال حکومت بی مشورت ،حالا دفتر کارش ساعات مشاوره ترتیب می داد وحاضر به شنیدن انتقادات وشرح واقعی وضعیت انقلاب ایران بود. سولیوان سفیر ایالات متحده از کسانی بود که هر روز با شاه دیدار می کرد .دولت کارتر از آنچه در ایران می گذشت شوکه شده بود وتوان تصمیم گیری نداشت .این تردید در دستگاه حاکمه ایران به شاه منتقل می شد و وضعیت روانی او بیش از پیش می آشفت .در 14دی ماه 1357ژنرال هایزر با یک هواپیمای باری 747که وسایل نظامی به ایران حمل می کرد ،وارد تهران شد .هایزر در باره مسئولیت اش می گوید:باید در سه زمینه کار می کردیم ، اول شکستن اعتصاب ها ،دوم تقویت روابط ارتش و بختیارو سوم انجام اقدامات احتیاطی برای مقابله با سقوط دولت غیر نظامی، هایزر وظایف خود در ایران را به ماموریت کرمیت روز ولت در سال 1332تشبیه می کند و می گوید: تنها تفاوت در آن بود که این بار تیمسار های شاه به پیروزی انقلاب ،ضعف بختیار و بازنگشتنی بودن شاه در برابر قدرت فزاینده آیت الله خمینی اطمینان داشتند وهریک قبل از رفتن شاه بار وبنه خود را برای رفتن از ایران بسته بودند. در چنین شرایطی شاه در یکی از دیدارهایش با ژنرالهای ارتش تاکید کرد که آنها همگی باید به هایزر اعتماد کنندوبه حرف او گوش دهند.مطبوعات شوروی با فاش کردن مذاکرات هایزر وشاه به هایزر لقب شاه ایران دادند. گزارش های روزانه هایزر به واشنگتن  از اول تا آخر خوشبینانه بوداو یکی از علل اعزام خود را از دست رفتن اعتماد دولت آمریکا به سولیوان ،سفیر آمریکا در ایران ، عنوان کرده بود و این گونه گزارش های اومبنای سیاست خارجی آمریکا در ایران شداما تلاطم انقلاب آن چنان بود که دیگر جای برای گزارش های خواب آلود هایزر نمی ماند و کاخ سفید به همان گفته های تلخ سولیوان رضایت می داد .روزنامه های 16دی ماه بعد از 60روز اعتصاب منتشر شدند ودر تیتر اول خود از تغییر سیاست  خارجی آمریکا نسبت به ایران خبر دادند خبر روزنامه ها این بود : شاه برای استراحت از کشور خارج می شود.

 

26دی ماه 57فرودگاه مهرآباد تهران ، بادی از شمال می ورزید . دو فروند هواپیمای 707در جلو پاویون سلطنتی یک طبقه سفید و پوشیده با قالی های ضخیم ایستاده بودند، فعالیت دیگری در فرودگاه به چشم نمی خورد صف های متعدد هواپیماهای ایران ایر مشهور به خطوط هوایی خاویار در نتیجه اعتصاب کارمندان زمین گیر شده بودند .کاخ ها وخانه های ثروتمندان در سراسر شهر خالی شده بود .از هفته ها وحتی ماهها پیش اعضای خاندان سلطنتی ودر بار شاهنشاهی آنها را تخلیه کرده بودند.شاه از خواهر دو قلویش اشرف خواسته بود تا کشور را ترک کند ،فرح دیبا یک هواپیما پر از لباس واشیایی که دیگران اثاث منزل می نامند به آمریکا فرستاد ه بود و ماموران گمرگ در سراسر اروپای غربی وآمریکای شمالی با وضع عجیبی روبه رو شده بودند چگونه می توانستند قیمت اشیای گرانبهایی نظیر جامه دان ها وصندوق های لبریز از قالی تابلو ومبل و الماس وگردنبند های مروارید وانگشتر های یاقوت را که از ایران وارد شد ارزیابی کنند.

 

در 26دی ماه شاه وفرح برای همیشه کاخ نیاوران را ترک کردند .شاه در آخرین لحظه تصمیم گرفت به جای پرواز مستقیم به ایالات متحده ، دعوت انوار سادادت رییس جمهور مصر را برای یک توقف کوتاه در اسوان بپذیرد،افراد گارد شاهنشاهی وپیشخدمت ها گریه کنان برای خداحافظی در دو طرف پلکان صف کشیده بودند. هلی کوپترهای شاه وملکه در کنار پاویون سلطنتی بر زمین نشست.شاه در پاویون نطق کوتاهی برای خبر نگاران کرد:گفته بودم که مدتی است احساس خستگی می کنم واحتیاج به استراحت دارم ،ضمنا گفته بودم اول باید خیالم راحت شود ودولت مستقر بشود،بعد مسافرت خواهم کرد .این فرصت امروز با رای مجلس پس از رای سنا به دست آمد وامیدوارم که دولت بتواند هم در ترمیم گذشته وهم در پایه گذاری آینده موفق شود. شاه و همراهانش خود را در برابر باد پوشاندد وبه سمت هواپیما راه افتادند. در برابر بویینگ 707آبی وسفید ، شاه وهمراهان برای آخرین خداحافظی ها توقف کردند ودرست ساعت دو بعداز ظهر بود که بالاخره هواپیمای حامل شاه پرواز کرد وچند لحظه بعد از این خبر از رادیو تهران پخش شد .شهر از خوشحالی در پوست نمی گنجید.بوق ماشین ها به صدا درآمد. مردم گل های گلایول ومیخک را تکان می دادند واز همان روز مجمسه های شاه و پدرش واژگون شد.

گردآوری: عفت نریمانی راد

شناسه خبری: 1733
تاریخ انتشار: 1395/11/1108:46
هشتگ ها:

ارسال دیدگاه ها

پیغام شما با موفقیت ارسال شد
کاراکترهای باقی مانده : ( 1000) حرف

آخرین مطالب