پاراوان اندونزیایی موجود در کوشک احمدشاهی
یکی از آثار موجود در کوشک احمدشاهی پاراوانی متعلق به کشور اندونزی است که در زمان ریاست جمهوری سوهارتو (1966-1999) به دربار پهلوی هدیه داده شده است
یکی از آثار موجود در کوشک احمدشاهی پاراوانی متعلق به کشور اندونزی است که در زمان ریاست جمهوری سوهارتو (1966-1999) به دربار پهلوی هدیه داده شده است.
ساختار پاراوان:
در تهیه این نوع پاراوان معمولا" از چوب درخت ماهون یا ماهاگونی (Mahogani) ( نوعی درخت جنگلی، دارای چوب صنعتی مرغوب و سخت ) و یا چوب درخت کاج استفاده می شود.
طراحی نقوش، روی پوست گاو انجام شده است.
ساخت این نوع پاراوان در جزایر بالی و جاوه رونق زیادی دارد واحتمالاً پاراوان مذکور ساخت جاوه می باشد.
نقوش روی پاراوان:
تصویر وسط پاراوان، نمایشی از کوه است. کوه نماد آرامش و محل عبادت است. در دوران گذشته معمولاًعلمای هندو برای عبادت به کوه می رفتند. در فلسفه هندو کوه نشان آن است که انسان در انتها فقط به خدا می رسد. جنگل و حیوانات داخل کوه سمبل دنیا، طبیعت و موجودات این جهان هستند.
تصاویر دو سمت، مربوط به شخصیت های افسانه ای هندو، به نام مهابهاراتا است.
تصویر سمت راست پاراوان: آرجونا تصویر سمت چپ پاراوان: کریشنا
آرجونا: قهرمان کتاب باگاوادگیتا و سلحشوری از قبیله پاندوها (قبیله محافظ قانون ) است. آرجونا از کاراکترهای محبوب اندونزیایی ها محسوب می گردد. ( منظومه عرفانی باگاوادگیتا ، مهمترین بخش حماسه هندی مهابهاراتا می باشد.
باگاوادگیتا در باب اخلاص و شرح رابطه عاشقانه انسان و خداست. گیتا راه حقیقی نجات ورستگاری را در اخلاص قرار می دهد)
کریشنا: یکی از ظهورات خداوند بر روی زمین است. او تجسم انسانی خداوند و ظهور نور ایزدی در عالم محسوسات است.
(در کتاب گیتا، "کریشنا"، ارابه ران و دوست "آرجونا" در نبرد تاریخی و عظیم "کوروشتیرا" بر سر حکومت هند است طی این جنگ کریشنا به دوست و مرید خود آرجونا آموزش های مهمی را در زمینه شناخت انسان، شناخت روح، خداوند و سه راه رسیدن به خداوند یعنی راه شناخت (جنانایوگا)، عمل (کارمایوگا) و عشق (باکتی یوگا) را ارائه می دهد.)
حماسه مهابهاراتا:
مهابهاراتا Maha-bharata ، مهم ترین اثر حماسی تاریخ ادبیات جهان و دستاوردی برای نوع بشر است. این اثر سروده ای حماسی از سده پنجم یا ششم پیش از میلاد به زبان سانسکریت (سانسکریت زبان ادبی هندوستان بوده و قدمت آن به هزار و دویست سال پیش از میلاد مسیح می رسد. این زبان درواقع زبان هنر است و فقط برای آفرینش ادبی و در برخی آیین های مذهبی به کار می رفته است). مهابهاراتا با بیش از یکصد هزار بیت ( بیش از 7 برابر ایلیاد و ادیسه )، بلند ترین سروده جهان است و کار نوشتن آن تا سده سوم و چهارم میلادی ادامه یافته است. این حماسه بزرگ، شامل هیجده کتاب است و تالیف آن را به ویاسا فرزانه هند نسبت می دهند. اما این حماسه در یک زمان و توسط یک شاعر سروده نشده بلکه قریب به صد شاعر آن را طی چند قرن سروده اند.
مهاباراتا به معنای حماسه ی بزرگ فرزندان بهاراتاست. به نظر هندوان، خاندان بهاراتا پدید آورنده فرهنگ هندوستان است. موضوع مهاباراتا نبرد دو خاندان "کاراوا" و "پانداوا" برای فرمانروایی بر هندوستان است، نسبت هر دو خاندان به مهاباراتا می رسد. در میان داستان هایی درباره نبرد این دو خانواد ، حکایت های اخلاقی، داستان های پند آموز، افسانه های تمثیلی و حتی متون فلسفی روایت می شود. از این نظر مهاباراتا نه تنها یک اثر حماسی، بلکه در واقع مجموعه ای از احکام حقوقی، دستورالعمل های اخلاقی، قوانین مدنی و جزایی، شیوه اداره ی امور و آداب حکومت بر مردم است.
مهم ترین بخش مهاباراتا منظومه ای عرفانی به نام بهگودگیتا یا باگاواد گیتا (سرود خداوند) است. باگاوادگیتا مکاشفه کریشنا است.
این کتاب گفتگوی کریشنا (یکی از خدایان هندو) و پهلوانی بنام آرجونا (روشن) لحظاتی پیش از نبرد تاریخی "کوروشیترا" بر سر حکومت هند را نقل می کند. در این گفتگو کریشنا، آرجونا را متقاعد می کند که به نبرد با دشمنان هندوستان برود. آرجونا که تا پیش از گفتگو با کریشنا در حقانیت جنگ تردید داشته، متقاعد می شود و به جنگ با دشمنان می رود . البته در مهابهاراتا، جنگ تقدیس نمی شود. در این اثر بر خلاف آثار حماسی دیگر، پهلوانان، انسان هایی زمینی هستند با همه سستی ها و ضعف های شخصیتی و اخلاقی و در همان حال می توانند دلاورانه بجنگند.
مهابهاراتا به فارسی:
باگاوادگیتا که مهم ترین و زیباترین بخش مهابهاراتاست، دو بار، یک بار توسط فتح ا.. مجتبایی و بار دیگر توسط محمد علی موحد (انتشارات خوارزمی) به فارسی ترجمه شده است.
از میان ایرانیان، نخستین کسی که باگاوادگیتا را شناخته، ابوریحان بیرونی بوده و درکتاب خود به نام "فی تحقیق ماللهند" از آن نام برده است.
گذری بر حماسه مهابهاراتا
قسمت اعظم مهابهاراتا داستان یک جنگ بزرگ و شرح علل این جنگ و حوادث ونتایج آن است. تاریخ زمان وقوع این جنگ نامعلوم است ولی می توان گفت که در حدود دو هزار سال پیش از میلاد رخ داده است.
بر اساس متن مهاباراتا، دو برادر، " دیریتارا شترا" و"پاندو" پادشاهی سرزمین "هستیناپورا" را به ارث می برند.
مادر "دیریتاراشترا" به هنگام نکاح با حکیم خدازاد "ویاسا"، از ترس چهره وی چشمانش را بسته بود و در نتیجه فرزند آنان دیریتاراشترا" نابینا متولد می شود. از این رو برادرش "پاندو " وارث پادشاهی می گردد و پسران وی: "یودیشتیرا" ، "بیما"، آرجونا ، "ناکولا "، "سهدوا"، سران خاندان پاندواس را تشکیل می دهند که به راستی و درستکاری مشهور می شود. از آن سو پسران "دیریتاراشترا" که افزون بر صد تن بودند خاندان "کارواس" را تشکیل می دهند که عموما به بی رحمی و هوسرانی گرایش داشتند. هنگامی که پاندو در جوانی در می گذرد پاندوواس های یتیم تحت قیمومیت عموی خود دیریتاراشترا با کارواس ها در یک خانه و تحت تعلیم معلمان یکسان بزرگ می شوند. در این بین "بیشما" پدر جد خاندان مسئولیت مراقبت از آنها و پاک مرد "دوروناچاریا" وظیفه تعلیم فنون نظامی به بچه ها را عهده دار شدند. هرپنج پاندواس به جنگجوهای بی بدیل و جوانمردی تبدیل شدند که آرجونا سرآمد آنان بود.
کارواس ها و بخصوص سردسته مکارشان "دوریودانا" از فرط بخل و حسد اسباب آزارو نابودی پاندواس ها را فراهم می کردند.
درهنگام تاج گذاری ارشد پاندواس ها (یودیشتیرا) به عنوان وارث شاهنشاهی، دوریودانا با مکرو حیله ای مانع شد و خود و برادرانش قدرت را قبظه کردند. این رویداد سبب آشوب بین دو خاندان گردید و تلاش بزرگان و خردمندان به خصوص کریشنا برای برقراری آشتی بی ثمر ماند. در حالیکه امید به صلح کمرنگ می شد شبح جنگی عظیم از دور نمایان می شد. سران نظامی دو خاندان، آرجونا و دوریودانا، هر دو، سعی در جلب حمایت کریشنا نمودند که صاحب نیرومند ترین ارتش بود. کریشنا تجسم انسانی خداوند و بزرگترین معلم یوگاست، سرانجام هنگامی که ماموریت وی برای صلح شکست می خورد آغاز جنگ را فرمان می دهد و در پاسخ درخواست آرجونا و دوریودانا اعلام می کند ارتشش را به یکی از آنها می دهد و دیگری را در جنگ به عنوان مشاور و همدم همراهی خواهد کرد بی آنکه خود هیچ دخالتی در جنگ کند. دوریودانا ارتش را انتخاب کرد و آرجونا همدمی را. در پاسخ به دعوی دو خاندان، از تمام قبائل و ممالک سرتاسر شاهنشاهی، جنگجوها، شوالیه ها، پرنس ها و پادشاهان همه وهمه به ارتش های دو طرف پیوستند و در دشت مقدسی به نام "کوروشترا" در برابر هم صف آرایی کردند. دشت "کوروشترا" محل پیشکش نذورات و قربانی ها برای خدایان بود وگفته می شد تمام اسرار خلقت در آن مدفون است. دیریتاراشترا، قیم نابینای شاهنشاهی، که به علت وابستگی بیش از اندازه به فرزندانش چشم بصیرت خود را نیز از دست داده بود هنگامی که مطلع می شود لرد کریشنا به عنوان همدم و مشاور ارابه آرجونا را در جنگ هدایت خواهد نمود فوراً از بابت پیروزی پسرش"دوریودانا" دچار تردید می شود و از بیم آنکه مبادا دوریودانا تحت تاثیرات معنوی " دشت کوروشترا" حاضر به تسلیم نیمی از شاهنشاهی به "پانداوس ها" شود طالب نظارت بر جنگ می شود. "ویاسا" حکیم خدازاد دربار پیشنها د بخشیدن چشمی خارق العاده را به وی می کند که با آن تمام حوادث گذشته، حال، آینده رویت می شد. اما دیریتاراشترا که تاب دیدن صحنه های کشته شدن فرزندانش در جنگ را ندارد پیشنهاد را رد می کند و به جای وی منشی اش "سنجایا" مشمول این لطف و یاسا می گردد و به واسطه این قدرت خدایی حوادث جنگ در قلب سنجایا آشکار می شود.
داستان باگاواد گیتا بدین گونه از سوال دیریتاراشترا از سنجایا، در باب رویدادهای جنگ آغاز می شود ........
منابع : اینترنت - بخش فرهنگی سفارت اندونزی
گرد آورنده : شیده عظیمی