نگاره های به نمایش درآمده در این نمایشگاه مجازی، از یک مجموعه 32 برگی با عنوان "گزیده ای از نگارهای امیر علیشیر نوایی" است که در گنجینه موزه کتابخانه اختصاصی نیاوران نگهداری می شود. این مجموعه نفیس شامل شاخص ترین نگارگری های موجود در کتاب های "حیرت الابرار"، "فرهاد و شیرین"، "سبعه سیاره"، "سد اسکندری" و "لسان الطیر" نگاشته شده توسط امیر علیشیر نوایی (906-844 ه. ق- هرات) بنیانگذار ادبیات کلاسیک ازبکی است.
نگاره های این کتاب ها توسط استاد کمال الدین بهزاد نقاش ایرانی سده های نهم و دهم هجری و تعدادی از شاگردان بنام ایشان همچون "دوست محمد"، "میرک نقاش" و "محمد مذهب" به صورت مصور نگارگری شده است.
مؤلف این کتاب، حمید سلیمان است و در گردآوری و تصحیح آن جمعی از نویسندگان و هنرمندان ازبکستان و روسیه نیز همکاری داشته اند. این کتاب به منظور آموزش هنر عهد تیموریان برای برگزاری سمپوزیوم بین المللی یونسکو در سال 1969 میلادی به چاپ رسیده و یکی از بهترین نمونه های هنر نقش نگاری دوران تیموریان است که در خراسان و آسیای میانه از نیمه دوم قرن 15 تا نیمه دوم قرن 16 به عالی ترین درجه رسیده بود.
امیرعلیشیر نوایی(844 ه.ق هرات- 906 ه.ق هرات)
وزیر و مشاور و مهردار سلطان حسین بایقرا، شاعر ذواللسانین، منتقد اجتماعی، مترجم، تذکره نویس، عارف، سیاستمدار و بانی مراکز خیریّه فراوان در خراسان و ماوراءالنهر و ... بود.
او مردی نیکو صفت و دانشمند و شاعر بود و اشعار بسیاری به دو زبان فارسی (تقریباً4700 بیت) و ترکی جغتایی دارد، تخلص او در اشعار ترکی «نوایی» و در اشعار فارسی «فانی» یا « فنایی» است. نوایی به حافظ، سعدی، عطّار، جامی و برخی دیگر از شاعران پارسی عشق میورزید، امّا به زبان ترکی جغتایی هم شعر می گفت. پس از نوایی سرودن شعر به دو زبان ترکی ازبکی و فارسی به یک سنّت ادبی تبدیل شد. وی پس از مدّتی از امور دولتی کنار کشید و با عبدالرّحمان جامی مصاحب شد و درویشی را بر همه امور ترجیح داد.
آثار او فراوان است و از آن جمله: خمسۀ نوایی که به تقلید از خمسۀ نظامی به زبان ترکی جغتایی سروده شده است. حیره الابرار در اخلاق و تصوّف، لیلی و مجنون، فرهاد و شیرین، سبعۀ سیّاره، سدّ اسکندری یا اسکندرنامه.
آثار او در موزه کتابخانه بادلین بریتانیا و کتابخانه ملی پاریس نیز به چشم می خورد.
کمال الدین بهزاد (حدود ۸۶۰ هجری قمری/۱۴۵۵ میلادی در هرات – ۹۴۲ هجری قمری/۱۵۳۵ میلادی در تبریز)
استاد بهزاد نقاش ایرانی سدههای نهم و دهم هجری بهزاد در آغاز بهعنوان شاگرد و زیردست روحالله میرک نقیزاده مشغول به کار بود. او بهسرعت معروف شد و با حمایتهای علیشیر نوایی، فرصتهای هنری بزرگی را بهدست آورد، چنانکه به خدمت سلطان حسین بایقرا، از سلاطین سلسله تیموریان درآمد.
شرح زندگی بهزاد پس از مرگ سلطان حسین بایقرا بهدرستی معلوم نیست. آنچه از شواهد بر میآید آن است که بعد از برافتادن تیموریان، بهزاد همچنان در هرات باقی ماند و به نوشته "بابُر" تحت حمایت محمد شیبانی قرار گرفت. بود. وی در دربار پادشاهان تیموری و صفوی صاحب منصب بود و بابت نوآفرینی در نقاشی ایرانی شناخته شدهاست.
توجه بهزاد به دنیای واقعی پیرامونش او را از نگارگران پیش از خود متمایز میکند. ترکیببندیهای بهزاد در روزگار خود او نیز از سوی دیگران تقلید شد. بهزاد در رنگشناسیِ نگارگری ایرانی تحول ایجاد کرد. در آثار او رنگ و فرم جداییپذیر نیستند. در کنار اینها، بهزاد پیام معنوی داستانها را در اثر توصیف رویدادهای عادی از بین نمیبرد و در تلفیق ایندو میکوشد. نگرش انسانگرایانه او با چگونگی بهرهگیری از رنگ، خط و ساختار آثارش در هماهنگی کامل هستند، انسانگراییای که در تاریخ نقاشی ایران سابقه ندارد.
او افزون بر تربیت شاگردان برجسته، با دید و سبک خویش بر دربار صفوی در تبریز اثری شگرف گذاشت. با وجود نوآوریهای بهزاد در فرم، او نهتنها هیچگاه از جریان اصیل و سنتی نقاشی ایران خارج نشد، بلکه دید درستی را که میراثی یگانه بود نگاه داشت که همان قرارگیری رنگهای تخت در کنار یکدیگر است به شکلی بسیار پیشرفتهتر از آنچه در میناکاری ایرانی و ویترای در غرب انجام شدهبود.
تهیه و تنظیم: ندا شانقی - پروانه اسکاش
با همکاری: پروانه احمدی