همزمان با هفته گردشگری 1399؛
معرفی کتاب "مسافرت ناصرالدین شاه به اروپا" از گنجینه موزه کتابخانه اختصاصی

عنوان کتاب "مسافرت ناصرالدین شاه به اروپا" محل نگهداری: گنجینه موزه کتابخانه اختصاصی نیاوران

عنوان کتاب "مسافرت ناصرالدین شاه به اروپا"

محل نگهداری: گنجینه موزه کتابخانه اختصاصی نیاوران

 

کتاب "مسافرت ناصرالدین شاه به اروپا"  یک اثر چاپ سنگی می باشد که با خطوط جامع نویسی نستعلیق و نسخ تحریر شده و در حاشیه برخی از صفحات با مداد نوشته هایی به خط تحریری درج شده است.

 

محتوای اثر شامل خاطرات ناصرالدین شاه در خصوص سفر او به اروپا می باشد که بر روی کاغذ هندی در 458 صفحه به چاپ رسیده است، همچنین این کتاب شامل 27 نقش مصور از آموزش نظامی سربازان دوره قاجاریه است. این کتاب با قطع وزیری و ابعاد 5/33*5/21 در دارالطباعه خاصه دولتی (در عصر ناصری، نهادی برای تألیف، ترجمه و نشر آثار شکل گرفت که به تدریج وظایف دیگری هم به عهدۀ آن گذاشته شد) به چاپ رسیده است.

 

کتاب با این جملات آغاز می شود:

(بسم الله الرحمن الرحیم در سال خجسته فال اودئیل یکهزار و سیصد و شش هجری که بندکان اعلی حضرت اقدس همایون شاهنشاه خسرو کارآکاه  السلطان بن السلطان بن السلطان ناصرالدین شاه صاحبقران شید الله تعالی و عائم دولته عزم مسافرت اقلیم اروپا و ملاقات دوستانه با امپراطوران و پادشاهان عظیم الشان و روساء معظم ملل فرنگ را تصمیم و با میامن اقبال روز افزون روز دوازدهم ماه شعبان المعظم از جایگاه سلطنت عظمی خسروانه فرموده و روز بیست و چهارم شهر صفر المظفر به تختگاه خلافت تشریف قدوم ارزانی داشتند. روزنامه وقایع حالات و بدایع مشاهدات فرخنده اثر را به عادت سایر اسفار ملوکانه یوما فیوما بقلم معجز رقم مبارک عز ترقیم داده و در این میمنت قرآن بر حسب امر قدر قدر جهانمطاع همایون صاحبقرانی این خانه زاد ملقب به اعتماد السلطنه سفرنامه مبارک را در دارالطباعه خاصه دولتی.....)

 

و در ادامه ناصرالدین شاه سفرنامه اش را اینچنین آغاز می کند:

(بسم الله تعالی شانه العزیز، روز دوشنبه هشتم شعبان است چون اعلان فرنگ کرده ایم چندین روز است که مشغول کارهای زیادی هستیم پایین آمده و به امین السلطان و عین الدوله بعضی فرمایشات شد. سفرا و وزرای مختار دول خارجه برای وداع سفر فرنگستان اجماعا به حضور آمدند.....)

 

در خاطرات هچنین ذکر می کند که سفرش را از عشرت آباد شروع می کند:

(امروز انشالله باید از عشرت آباد برای سفر فرنگ حرکت کنیم. حرم خانه و خواجه های که ماندنی هستند در شهر را مرخص کردیم که مراجعت کنند به شهر، از اندرون بیرون آمدیم و دیدیم نایب السلطنه و امین السلطان، صاحب منصبان علمه خلوت از ملتزمین رکاب و توفیقین طهران آنقدر جمعیت بود که حساب نداشت. سوار اسب شدیم صاحب اختیار و ساعدالدوله و سایر صاحب منصبان همه ایستاده بودند، راندیم اول قاجار و قزل ایاغ با ایلخانی پسر عضد الملک سر راه صف کشیده بودند نایب السلطنه و امین السلطان و مخبرالدوله و سایرین در رکاب بودند. امین الدوله و مخبرالدوله و ناصرالملک و .... از راه گیلان میروند که در تفلیس به ما ملحق شوند و پانزده روز بعد حرکت خواهند کرد. بعد رسیدیم به سوارهای قزاق که باید در رکاب بیایند..........)

 

ناصرالدین شاه در این سفر از شهرهای حصارک، قزوین، کوند، سلطانیه، زنجان، تبریز، مرند، و ارس می گذرد و وارد خاک روس می شود که اول سفر فرنگ است و از کشورهایی مثل فرانسه، انگلستان، هلند و ... بازدید می کند.

 

در بخش های از این کتاب در مورد آموزش های نظامی و نحوه رژه و سان سربازان، فرم ایستادن و نحوه اسلحه دست گرفتن هم توضیحاتی داده است:

(بفرمان دویم سرباز قدری پنجه ها را بلند کرده بر روی پاشنه هایش براست کرد و بعد به سرعت تمام پاشنه پای راست را پهلوی چپ آورد و بدون اینکه این پاشنه را به آن یکی زند از برای به چپ کرد فرمان می دهند. این حرکت نیز به همان قاعده شود لیکن به حرکت عکس 1- به چپ 2- چپ .....)

 

همچنین در بخش دیگری از سفرنامه اشاره دارد به نمایش تئاتری که دیده است و اینچنین می نویسد:

(با یکی دو نفر دیگر و چند نفری هم از وزرا و شاهزاده ها که روی هم رفته بیست و پنج شش نفر بودند از ملتزمین ما هم تنها امین السلطان و مجدالدوله و نریمان خان بودند، پرنس میلان هم دعوت شده بود شام خوردیم دست راست من زوجه نواب ولیعهد و دست چپم اعلیحضرت امپراطور بودند بعد از شام برخاسته توی اطاق دیگر قدری گردش کردیم و صحبت داشتیم بعد چند دقیقه نواب ولیعهد آمدند با هم به تیاتر رفتیم اعلیحضرت امپراطور چون عزادار هستند به تیاتر نمی آیند این تیاتر همان تیاتری است که در دو سفر سابق هم رفته بودیم، راه پله های مرمر عالی خوبی دارد. عمارت تیاترش هم مرتب است تمام نقاشی و مطلا کاری و با چراغ های الکتریسته، خیلی به تیاتر عالی است. تمام شاهزاده خانم ها آمده بودند در لژ مخصوص خودمان نشستیم، پادشاه میلان هم بود این تماشاخانه سن بسیار خوبی دارد و رقاص ها و بازیگرها و آکتریک های ممتازی دارد. اول باله بود بعد بازی عقل و جهل که در تماشاخانه "اون پاریس" دیدیم چند پرده بالا رفت و پایین آمد یکدفعه همه برخاسته رفتیم به اطاق دیگر بستنی و شربت و آب خوردیم و دوباره به مجلس تیاتر برگشتیم بعد از اتمام بازی آمدیم منزل)

 

 

پژوهش و گردآوری: ندا شانقی

عکس از: زهرا خانه شیری با همکاری پروانه احمدی