معرفی مجموعه ای از "سری اسب ها" از آثار ناصر اویسی

ناصر اویسی (زاده 1313 تهران) نقاش و از فعالان مکتب سقاخانه است. مشخصه آثار او زنان زیباروی برگرفته از خورشید خانم ایرانی و اسب‌های نیرومند و در حال حرکت و رنگ‌های درخشان است.

ناصر اویسی (زاده 1313 تهران) نقاش و از فعالان مکتب سقاخانه است. مشخصه آثار او زنان زیباروی برگرفته از خورشید خانم ایرانی و اسب‌های نیرومند و در حال حرکت و رنگ‌های درخشان است.

 

منبع الهام وی افسانه ها و فولکلورهای ایران می باشد. اویسی یکی از اولین نقاشانی است که به سنت های فرهنگی سرزمینش تعلق خاطر دارد و کارهایش فقط بیان میتولوژی و فولکلور ایرانی نیست بلکه از نقطه نظر نقد هنری بیان قوی دارد و علائم شخصی که در آثار او دیده می شود کار او را از دیگران متمایز می سازد. به علاوه کار وی در مجموع برداشتی شاعرانه دارد که خط و رنگ بیان کننده آن است. در کارهای او بیان و قصه پردازی شاعرانه، دارای کیفیتی رمزگونه با شیوه شخصی و انضباط خاص وی است که افکار او را که با خط و رنگ ترجمه می پذیرند به نمایش می گذارد.

 

وی جوایز متعددی را از دوسالانه‌ها و نمایشگاه‌های بین المللی کسب کرده است. آثار او در موزه های آتن، بارسلونا، بلگراد، بروکسل، رم، تهران، مادرید، نیویورک، پاریس، لندن، زوریخ، برلین و چند شهر دیگر نگهداری می شود.

 

اویسی نقاشی نوپرداز است که از گنجینه هنر قدیم بهره‌ها دارد. او تکنیک غربی و المان‌های فرهنگ ایرانی را توأمان به کار می‌گیرد، از سوژه‌های شرقی، چون زن و مرد دلداده، قهرمان سوار بر اسب، زن‌های رامشگر و ... استفاده می‌کند. در واقع اویسی یک هنرمند پست مدرن است که برای ایجاد آثار زیبایش از منابع سنتی و مدرن الهام می‌گیرد. در نقاشی‌های اویسی زیبارویانی شاد و اسب‌هایی نیرومند در تکاپو و حرکتند که فارغ از دنیای واقعی و جدای از قید و بند طبیعی در هر رنگ غیرمعمول و غیر واقعی ممکن است رؤیت شوند. گویی از فضایی خیالی آمده‌اند و بر چشم و دل ما می‌نشینند.

 

او در نقاشی‌هایش با الهام از شعر ایرانی و با کاربرد خط، فضایی دلنشین به نقاشی‌هایش می‌دهد. در کار وی خطوط به حداقل لازم می‌رسد، و رنگ‌ها وسیله‌ای برای تزئینند، برای او زیبایی و لذت و آرامش مهمترین هدف است. رنگ‌ها شگفت‌انگیزند در اغلب آثارش رنگ‌هایی طلایی و قرمز شفاف پدیدار است و خودنمایی می‌کند.

 

سری اسب‌ها، فرسک‌های اسب، بزرگان اسبسوار با زین‌وبرگ فاخر، اسب‌هایی با یال‌های بسیارزیبا. اسب برای اویسی نماد زیبایی و استقامت و تحرک و وفاداری است، او می‌گوید از این جهت اسب‌ها را همدم زنان زیبارو کرده که چشم ندارم مرد را در کنار زن ببینم. یکی از اسب‌های او از طرف یونسکو در پنج میلیون نسخه چاپ شد.

 

اویسی درباره اسب‌هایش می‌گوید: بیست هزار سال است که اسب‌ها با انسان‌ها بوده‌اند و در تاریخ ما به اندازه قهرمان‌ها اهمیت داشته‌اند در صد سال اخیر ما از این یار قدیمی دور شده‌ایم و دیگر آنها را فقط در باغ‌وحش و فیلم‌ها می‌بینیم و این جدایی برای من اسفباراست.

 

آثار او ارتباط نزدیکی با مینیاتور و مجالس کتاب‌های قدیم ایران دارد. تازگی و لطافت موجود در طرح‌های او چشم‌ها را می‌نوازد. ناصر اویسی از سال 1950 شروع به برگزاری نمایشگاه‌هایی در داخل و خارج ایران کرده‌‍‌است از جمله نمایشگاه‌هایی دو نفره همراه با سالووادور دالی، پیکاسو، مارک شاگال، دوبوفه و... آثار او در موزه‌های متعددی در آلمان، ایتالیا، یونان، آمریکا، فرانسه و بلژیک و ... نگهداری می‌شود.

 

اویسی در یکی از مصاحبه‌هایش درباره نقاشی ایران و هنر خود می‌گوید: در مینیاتور ایران، سطح مطرح است. بیشتر به خاطر مسائل ذهنی و تابش آفتاب که در آن دورنما آشکار نیست. هنر ایران، به آبستره کردن طبیعت پرداخته است. مینیاتور، طرح و رنگ کاشی و قالی گواه این رفتار است. در مینیاتور ایران چیزهایی می‌بینید که در طبیعت نیست، مثل آسمان طلایی. این آسمان طلایی خلق مجدد است. بی نیازی است از مدل؛ چیزی بر آن افزودن است. اروپا سال‌ها کوشید خود را از این قید ملازمت طبیعت آزاد کند. به من می‌گویند اسب سبز -که کشیده‌ای- در طبیعت نیست. می‌گویم باید باشد؛ چون زیباست. من در آغاز فعالیتم به شیوه اروپایی‌ها کار می‌کردم. سال 1335 تصویری امپرسیونیستی کشیدم از آلبرسکی، که جایزه‌ای نصیب من کرد. اما، این برایم قانع کننده نبود. رفتم پیشینۀ هنر ایران را مطالعه کردم. دیدم که در غالب آثار رنگ و خط در فضای منحنی شکل گرفته است. سرامیک دوره تیموری را مشاهده کردم. دوره به دوره آثار را مرور کردم تا رسیدم به هنر قاجار. در این مطالعات به تجربه‌های شگرفی برخوردم. در بعضی سرامیک‌ها، رنگ سبز زیر لعاب چون طلا و نقره می‌درخشید. این ویژگی مربوط می‌شد به نوع مواد سوختی که کوره‌ها را گرم می‌کرده‌است. در طول تاریخ تجربه‌های گرانبهایی در سرامیک داشته‌ایم. این اشیا و نقوش باستانی، به زودی سطح نقاشی‌های مرا تسخیر کرد و تا به امروز مرا به این فضا وفادار نگه داشته‌است.

 

- دوره‌های مختلف کاری او عبارت است از :

1-     امپرسیونیسم و الهام‌گیری از نقاشی‌های قاجاری

2-    پرداختن به نوکردن مینیاتور

اویسی در این باره می‌گوید: سطح مجلس نقاشی ایرانی، شلوغ است؛ چون ایران تاریخ پرماجرایی دارد. نقاش انگار حرف‌های فراوانی دارد که می‌خواهد همه را در یک تصویر بگوید. پس یک ذره از تصویر خالی نیست. همه اش رنگ است و خط. ساده کردن و خلاصه‌پردازی و فضاهای خالی در سنت تصویری ما جایی نداشته است. در سنت ذن عکس این قضیه صادق است. همه چیز ساده و خلاصه است. می‌گوید: "هنر بزرگ بساز از چیزهای کوچک". سعی کردم در روند نوکردن مینیاتور به ساده کردن آن بپردازم.

 

3-    بازگشت به هنر قبل از اسلام، الهام از آثار دوره ساسانی، ظروف منقوش طلا و نقره.

او راجع به این دورۀ کاری خود می‌گوید: یک دوره نسخه‌سازی کردم. کار به صورت کتاب بود، که روی آن نقاشی می‌کردم. بعد طراحی صنعتی، طراحی جواهر و سرامیک و انواع فعالیت‌های پلاستیک، که به نحوی با دنیای ذهنی من سازگار بود.

 

- تعدادی از آثار ناصر اویسی در گنجینه موزه جهان نما:

اسب ها (از مجموعه اسب ها)/ هنرمند: ناصر اویسی (1313 ه.ش)/ تکنیک: رنگ روغن روی بوم/ ابعاد: 81*101 سانتی متر

 

 

رخش (1344 )/ نام هنرمند: ناصر اویسی (1313ه.ش)/ تکنیک: رنگ روغن روی بوم/ ابعاد: 100*121 سانتی متر

 

 

بدون عنوان/ هنرمند: ناصر اویسی (1313 ه.ش)/ تکنیک: رنگ روغن روی بوم/ ابعاد: 80*100 سانتی متر

 

 

 

گردآوری: پروانه اسکاش