کتاب های ایرانی- اسلامی در موزه های هند

سابقه رابطه و پیوند ایران و هند صرف نظر از پیوندهای باستانی دیرین"هند وآریایی" و " هند و ایرانی " پیش از اسلام، در روزگار پیدایی و پیشروی اسلام دو دوره فعال و درخشان دارد.

سابقه رابطه و پیوند ایران و هند صرف نظر از پیوندهای باستانی دیرین"هند وآریایی" و " هند و ایرانی " پیش از اسلام، در روزگار پیدایی و پیشروی اسلام دو دوره فعال و درخشان دارد.

 

نخست دوره غزنویان که با کشورگشایی و گسترش اسلام همراه بود و دوم دوره مغولان هند یا بابُریان که ریشه گیری و دامنه یابی زبان و فرهنگ ایرانی را در پی داشت.

 

دوره بابُریان با ورود ظهیرالدین محمد بابر در سال 930 به هند و تسخیر بخش بزرگی از شمال این کشورآغاز شد. او در مدت کوتاه سلطنت خود، به دلیل تجربیاتی که پیش از آن در سمرقند و کابل آموخته بود، فنون تازه، نظام ها و تشکیلات اداری نو، تسلیحات و آداب و عادت تازه ای پدید آورد، و حتی نوع تازه ای از باغ را که در هندوستان سابقه نداشت، ابداع کرد. فرزندش همایون که از برابر رقیب خود شیر شاه سور، فرمانروای افغان ایالت بِهار، به ایران گریخته بود، به کمک نیروی کمکی صفوی قلمرو خود را باز پس گرفت. در مدتی که همایون در ایران به سر می برد، برتری ایران و مخصوصاً هنر آن بر او اثر گذاشت و در بازگشت به هند شمار قابل توجهی ایرانی هنرمند، معلم و شاعر را با خود به هندوستان برد که آثار هنری بزرگ و در خور توجهی در فرهنگ و ادب و موسیقی هند پدید آوردند. او در دهلی برای خود آرامگاهی ساخت که در آن اصول مهندسی و معماری ایران آشکار هستند.

 

اکبر، فرزند همایون که پدر خود را در تبعید به ایران همراهی کرده بود و به زبان و فرهنگ ایرانی آشنایی داشت. بر اثر تجربیات زندگی به صورت حامی بزرگ هند در آمد. هنرمندان و صنعتگران دربار او گذشته از معماری و هنرهای تجسمی به کتابت و تذهیب و تزئین نسخه های خطی پرداختند که با برنامه (در گزارش زندگی و احوال بابر، سرسلسله خاندان مغولان هند) نمونه زیبا و دیدنی آن است. ارزش این کتاب در این است که حاوی تصویرهای علمی مرتبط با موضوع های کتاب است.

 

اکبر در واقع مبتکر و حامی یک سبک معماری ترکیبی است که امروزه به نام معماری هند و اسلامی شهرت دارد. در این سبک، طاق و گنبد که عناصر عمده معماری اسلامی هستند، عناصر معماری هند و در آمیخته شده اند. ایوان قوسی یا طاقدارباز، که از مشخصات معماری ایرانی و اسلامی است در دوره اکبر در ساختمان ها رواج یافت در حقیقت، نفوذ و تأثیر هنر و اندیشه های ایرانی در هند دوره اکبر کاملاً بدیهی است. ترکیب زیباشناسی اسلامی و هندی در این دوره به روشنی فرصت ظهور و بروز یافته است. در این دوره کتاب های بس ارزشمند فارسی و (عربی) به صورتی بسیار زیبا و مذهب و مزین تألیف شدند. همچون اکبرنامه که نسخه های آن در موزه های مختلف جهان مخصوصاً در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن یافت می شوند. همچنین نسخه هایی که به فرمان اکبر از هندو به فارسی ترجمه و کتابت شده اند، همچون را مایانا و مهابهاراتا هستند.

 

اکبر در طول زندگی خود برای آشنا کردن هندوان با فرهنگ ایرانی و اسلامی و تألیف و ترکیب این دو فرهنگ کوشش کرد. در واقع هنرمندان همه نقاط هند در دربار او گرد آمده بودند که آثارشان متأثر از فرهنگ ایران و اسلامی بود. این آثار در موزه های هند و کشور های دیگر جای دارند و اشیایی کاملاً کمیاب هستند.

 

هنر نقاشی در دوره مغولان هند رونق بسیار گرفت که عمدتاً زیر تأثیر مکتب های نقاشی ایرانی و مخصوصاً ماوراءالنهری بود. نقاشی عمدتاً در کتاب ها انجام می گرفت و خود موجب ایجاد سبک های تازه در کتاب سازی وکتاب آرایی شد. مثلاً تصویرهای نسخه ای از انوار سهیلی که در 983ه.ق/1575م کتابت شده است. سبک تازه ای را در ترکیب بندی- تقسیم بندی متن و تصویرسازی کتاب نشان می دهند. آثار میراث هنر نقاشی ایرانی در منظره سازی، پیکرسازی و ترسیم جانوران کاملاً مشهود است. در این آثار رنگ ها دیگر مجزا نیستند، بلکه خیلی خوب ترکیب شده اند و تنوع گسترده ای پدید آورده اند. ترکیب سبک های ایرانی با سبک های هندی سبب پدید آمدن مکتب های تازه شد که نمونه خوب و ممتاز آن با برنامه است که پیش از از این به آن اشاره شد. این نسخه پرده های نقاشی جالبی از پرندگان و جانوران دارد، تصاویری که برای اولین بار در نقاشی هندی پدید آمده اند. در این پرده ها جانور در مقام عنصر اصلی، نه جنبی و تصادفی، جلوه می کند. موزه ملی دهلی نو، مهمترین موزه در هندوستان و متشکل از تالارهای گوناگون است، که یکی از آنها به نسخه های خطی کتاب و پرده های نقاشی اختصاص دارد.

 

نخستین تالار همکف مختص هنرهای خوشنویسی، تزئین متون و نقاشی است تا پیش از برآمدن سلاطین مغول، برای تهیه این کتاب از برگ درخت خرما استفاده می شد و امکاناتی که از این راه به دست می آمد تنها کیفیت زیباشناختی کتاب را فراهم می آورد. به کارگیری درازمدت برگ خرما تأثیر عمده بر شیوه نوشتن و ساخت هر صفحه کتاب داشت. نسخه های ساخته شده از برگ درخت خرما که با نخ دوخته و با جلد های چوبی صحافی می شدند، معمولاً در پوششی محافظ پوشانده می شدند. در آن روزگار هر صفحه به طور عمودی تقسیم بندی می شد تا ستون های باریک تشکیل شود مطالعه آسان گردد با حواشی، نخ های قالب بندی و پهنه های مستطیل های کوچک تصاویر استفاده از رنگ های معدنی به حاکمیت ترکیب رنگ ها که تا پیش از آن ناممکن بود، انجامید. تا آن هنگام در نقاشی ها از رنگ ها سرخ، آبی و زرد با سیاه، سفید، طلایی که به لحظ ترکیبی متمایز از هم بودند، استفاده شد. مجموعه درخور توجهی از نسخه هایی که تصویرهایشان به این ترتیب نقاشی شده اند در موزه دولتی بهوبانسوار  یافت می شود.

 

تأثیر اسلام در هنر کتاب آرایی و خوشنویسی در دوره قرون وسطی کاملا مشهود است. در موزه ملی دهلی نسخه ای از قرآن به زبان عربی از سده سوم/نهم به خط کوفی وجود دارد که نمونه والای هنر خوشنویسی است.

 

جهانگیرنامه از قرن یازدهم/هفدهم به خط نستعلیق فارسی، نمونه زیبای دیگری از هنر کتابت و صفحه آرایی هندی است. استعمال کاغذ که قابل برش در قطع های مختلف و دلخواه است، امکان داد تا کتاب در اندازه ها و اشکال گوناگون تهیه شود. لبه های کاغذ معمولاً با افزوده شدن حواشی رنگی محکم تر و با دوام تر می شد و هنر خوشنویسی، به دلیل تردید مسلمانان در تصویر سازی، رونق بسیار یافت.

 

وقتی که دو جریان سنتی _ایرانی و هندی به هم رسیدند، ترکیب تازه ای سربرآورد. در کارهای اسلامی متقدم، چنان که در با برنامه که به فارسی برنامه تلفظ می شود و در 1007/1598 کتابت شده است و در طوطی نامه (سبک مغول از سال988ه.ق/1580م) یا بوستان سعدی (متعلق به سال های 906تا908ه.ق/1500تا1502م) متن به صورت کاملا مشخص در وسط صفحه جای گرفته است و تصویرهایی در پیرامون آن است. از آن پس متن و تصویر تدریجاً تنوع بسیار پیدا کردند و با اندیشه های مجرد هندی و اسلامی _ ایرانی در هم آمیختند. در موزه دولتی راجستان هم بخش متمایزی به نقاشی و نسخ خطی اختصاص دارد که در آن نسخه معروف گلستان سعدی، مکتوب در سال 656ه.ق/1258م وجود دارد. تمامی این نسخه به وسیله هنرمندان الوار ( alwar ) تذهیب وتزئین شده است.

 

خلاصه اینکه از مکتب نقاشی مغولی هند چند نمونه درخشان خارق العاده باقی مانده اند، همچون "صحنه حمله به دژ" برگرفته از داستان حمزه نامه ( مکتب مغولی دوره اکبر پادشاه که از957ه.ق/1567م تا990ه.ق/1582م سلطنت کرد.) در واقع سبک نقاشی پیوند خورده با "کارگاه های" دربار اکبر دارای کیفیت متمایز و فریبنده ای است که به نام "سبک اکبری" معروف شده است.

 

منبع

- کتاب موزه های هند ، نوشته شوبیتا پونجا، چاپ هنگ کنگ 1377، ترجمه زروان روح بخشان

 

گردآوری: عفت نریمانی راد