سوخت معرق پوست، کمال هنر ایرانی

شنبه 18 خرداد 1392 - 08:48
یکی از هنرهای سنتی بسیار زیبای اصفهان که در حقیقت مجموعه چندین هنر ارزشمند است، هنر"سوخت معرق پوست" نامیده می شود. بعضی هنر سوخت را هنر ده گانه نامیده اند و آن را کمال هنر می دانند.

کمال هنر ایرانی یکی از هنرهای سنتی بسیار زیبای اصفهان که در حقیقت مجموعه چندین هنر ارزشمند است، هنر "سوخت معرق پوست" نامیده می شود. بعضی هنر سوخت را هنر ده گانه نامیده اند و آن را کمال هنر می دانند زیرا این هنر، احتیاج به تسلط و مهارت در چندین رشته متفاوت را دارد از جمله تهیه پوست، طراحی، الوان سازی، معرق کاری، منبت کاری، تذهیب، تشعیر، خوشنویسی، طلااندازی، صحافی.

 

این هنر بسیار ناشناخته و در حال فراموشی است و امروزه اشخاصی که با این هنر آشنایی دارند انگشت شمارند. تهیه کار سوخت پوست منحصر به ایران است و در حال حاضر به جز اصفهان در هیچ جا ساخته نمی شود. پیشینه هنر سوخت معرق از پیش از دوره تیموریان و بیشتر با استفاده از اشکال هندسی رایج بود، اما در زمان تیموریان با احداث فرهنگستانی در هرات به دست بایسنقر میرزا، استفاده از مینیاتور و هنرهای دیگر نیزمعمول شد.

 

هنرسوخت در دوره صفویه، پایتخت از هرات به اصفهان منتقل می شود و این زمانی است که هنر سوخت به اوج شکوفایی خود می رسد، سپس از اصفهان به خاندان گورگانی در هند و عثمانی در قسطنطنیه منتقل می شود.

 

در دوره صفویه به دلیل ذوق هنرمندان ایرانی، هنر تشعیر، تذهیب و نگارگری هم در سوخت معرق به کار گرفته شد و تا این زمان، آنچه که کار می شد بر روی جلد، به خصوص جلد قرآن بود. این روند تا حدود سال 1300 هجری شمسی ادامه داشت که در این دوره، تحول بسیار بزرگی در هنر سوخت معرق به وجود آمد. این تحول شگرف به وسیله مرحوم استاد میر محمد معلم خوشنویس و مرحوم استاد تقی کلباسی بنیانگذاری شد و از این پس، این هنر، علاوه بر جلدهای قرآن و کتاب های نفیس در تهیه تابلو نیز به کار گرفته شد.

 

وجه تسمیه:

علت نامگذاری این هنر را می توان به دو دلیل دانست: 1- استفاده از رنگ های تیره، غیر شفاف و تلخ 2- در این هنر، برای انتقال نقش به پوست، قالب را داغ می کنند و با گذاشتن آن بر پوست، در واقع پوست را می سوزانند که به رنگ قهوه ای سوخته در می آید و به همین جهت آن را سوخته می نامند. (روش صنعتی)

 

مراحل تهیه تابلو سوخت:

آماده سازی پوست:

ابتدا پشم بز را کاملاً ماشین می کنند در خاتمه 1 الی 2 میلیمتر پشم باقی می ماند. سپس تخته پوست بز را حدود یک ربع ساعت در محلول اشباع شده آهک غوطه ور می کنند، به طوری که 15 دقیقه در این محلول می ماند، سپس از گوشه های دست و یا پای بز گرفته و کل تخته پوست را جدا می کنند به این بخش جدا شده "رخ پوست" می گویند (این کار فقط توسط خود استاد انجام می گیرد). پوست های مورد استفاده در این هنر از تنوع زیادی برخوردار نیستند. در کار سوخت عموماً از پوست بز، در 3 حالت میشان، تیماج و رخ پوست استفاده می گردد (این کار به دلیل پخش بودن چربی درتمام اعضای بدن بز می باشد یعنی مانند گوسفند، چربی در جای خاصی تجمع نکرده است. پوست هایی با این ویژگی دوام، بقا و ثبات بیشتری دارند). پوست آهو (علیرغم مرغوبیت) به ندرت در این هنر مورد استفاده قرار می گیرد.

 

میشان، پوست انعطاف پذیر و نرم است و تیماج حالت خشک و سفت دارد. تیماج و میشان به وفور در بازار وجود دارند و برای مصارف صنعتی و تهیه کیف و کفش مورد استفاده قراد می گیرند. (قابل ذکر است که میشان و تیماج یک نوع پوست هستند، کاری که بر روی پوست انجام می گیرد آن را مجزا و متفاوت می سازد). برای اینکه پوست انعطاف پذیر شود ماده ای شیمیایی به نام "مازو" (ماده ای شبیه به حریره خوراکی) را به خورد پوست می دهند.

 

لازم به ذکر است که در تهیه تابلوهای بزرگ از چندین تخته پوست که به هم متصل می شوند استفاده می گردد و بزرگترین تخته پوست به کار رفته در این هنر 7 فوت می باشد (2 متر و 13 سانتی متر).

 

الوان سازی:

همانطور که الیاف پشم قالی ابتدا رنگ شده و سپس در بافت قالی به کار می رود پوست هم ابتدا الوان شده سپس در کار سوخت به کار گرفته می شود. در الوان سازی از رنگ های گیاهی مانند لاجورد، شنگرف، سفید آب، زنگار (به رنگ سبز)، امری (رنگی بین نیل و لاجورد)، اخری (رنگی نزدیک به حنا)، کبود، رناس (نزدیک به قرمز) و پوست گردو استفاده می شود.

 

طراحی:

پس از الوان سازی، طرح را روی پوست پیاده می کنند. ویژگی خاص طرح در هنر سوخت، متصل بودن کل طرح است (در واقع تفاوت نقوش درهنر سوخت با نقاشی و مینیاتور در این است که در سوخت نقوش متصل و پیوسته است). سپس این نقوش معرق کاری و یا منبت کاری می شوند.

 

معرق کاری:

نقوش موجود باید با ابزار ویژه ای به نام "نقش بر" شبکه کاری شوند یعنی زمینه ها را برش کرده، زمینه ها ریزش می کنند و نقوش به جا می مانند که اصطلاحاً معرق کاری، شبکه کاری و یا مشبک می گویند. این اصطلاح در فلزکاری و چوب هم کاربرد دارد.

 

منبت کاری:

برای منبت کاری یعنی برجسته سازی و حجیم شدن طرح، از دو روش صنعتی و هنری استفاده می شود: در روش صنعتی از قالب های فلزی استفاده می کنند مثلاً هنگام تهیه تعداد زیادی جلد، ابتدا قالب ها را داغ نموده و زمانی که هنوز جلد نمدار است (هنوز رطوبت جزیی در جسمش است) این نقوش را به وسیله ضرب ایجاد می کنند.

 

در روش هنری، ابتدا طرح را پشت پوست طراحی می کنند سپس با استفاده از چراغ الکلی (در گذشته این کار با شمع پیه سوز انجام می گرفت) و با کمک ابزاری که تقریباً کار هویه را انجام می دهد، حرارت معتدلی را به سمت طرح هدایت می کنند (به ترتیبی که چرم سوخته و سوراخ نشود) و به این طریق، با هدایت حرارت از پشت، نقش را برجسته سازی می کنند. اگر حرارت در حد اعتدال نباشد در پایان کار می تواند مشکل ایجاد کند یعنی در مراحل بعدی اگر پوست درجای گرم قرار بگیرد و یا رطوبت ببیند نقشش دگرگون می شود. پس از برجسته سازی، نقش در حدود 3 میلیمتر از سطح کار، بعد دارد (مانند حجم کاری در قلم زنی).

 

در آثار سوخت، چیزی کمتر از 1/0 نقوش منبت است. زیرا اولاً منبت کاری به مهارت ویژه ای نیاز دارد و ثانیاً بسیار وقت گیر است. 90% نقوش به صورت معرق است. نصب قطعات پس از این مراحل، ظریف ترین، دقیق ترین و حساس ترین مرحله کار شروع می شود یعنی مرحله انتقال، انطباق و نصب نقوش روی زمینه کار با رعایت تقدم و تأخر. یعنی باید نقوشی را که معرق و منبت کردیم (مثلاً ترنج، لچک، و یا کتیبه) روی زمینه، جای اصلی خودش قرار دهیم برای این کار باید ابتدا طرح کار شده را روی زمینه اصلی قرارداده و با گرده سفید و یا گرده مشکی (اگر زمینه کار، رنگ باز داشته باشد با گرده تیره و اگر زمینه رنگ تیره داشته باشد از گرده سفید استفاده می گردد)

 

جای طرح را روی زمینه گرده می زنیم سپس طرح را برداشته این قسمت را برش داده و جایش را خالی می کنیم، مثلاً کتیبه ای داریم، جای این کتیبه را برش داده و جایش را خالی می کنیم و کتیبه ای را که قبلاً کار شده سر جایش قرار می دهیم.

 

برای چسباندن قطعات روی زمینه کار، از چسب خاصی به نام چسب "لعاب سری شم" استفاده می گردد که دوام فوق العاده ای دارد. این ماده از امعاء و احشاء گوسفند تهیه می شود. نوع مرغوب، تصفیه و پالایش شده آن "سری شم ماهی" است که به دلیل زلال بودن حتی در کار تذهیب و طلاکاری نیزکاربرد دارد. (البته از این چسب در صنعت نجاری و چوب هم استفاده می شود یعنی برای اتصالات آثار چوبی بدون استفاده از میخ کاربرد دارد. در صنعت نجاری لعاب تهیه شده از گوسفند را به کار می برند).

 

در هنر سوخت از این چسب که بسیار مطمئن است استفاده می گردد. لایه چینی در این مرحله با استفاده از رنگ های ملح، رنگ هایی که رنگ جسمی هستند (جرم دارند) طی چندین مرحله، نقوش را لایه چینی و برجسته می کنند و به این ترتیب حجم و بعد ایجاد می کنند.

 

باید توجه داشت که این رنگ ها نه طی یک مرحله، بلکه روی هم، روی هم به کار می رود.یعنی در مرحله اول باید رنگ خودش را بگیرد و خشک شود و سپس مجدداً نقش، رنگ آمیزی شود تا بتواند بعد ایجاد کند. در تابلو سوخت، فقط در لایه چینی از رنگ های جسمی استفاده می شود. در بقیه موارد از آبرنگ و رنگ های غیر جسمی استفاده می گردد. معمولاً از رنگ های سنتی و گیاهی به منظور لایه چینی استفاده می شود. در آثاری که از رنگ های شیمیایی استفاده می شود به هیچ عنوان رنگ ها ثبات و پایداری ندارند و به تدریج محو می شوند.

 

تذهیب:

تذهیب به معنی زراندود کردن و طلا کاری با نقوش الهام گرفته از طبیعت ولی کاملاً تجریدی، هندسی و منظم که در کنار و حواشی آثار به چشم می خورد.

در قبل از دوره تیموری تذهیب فقط به صورت اشکال هندسی دیده می شد. پس از آن تذهیب خود را در چنگ های اسلیمی و گردش های ختایی نشان داد و گهگاه از اشکال رسم و نقوش هندسی و گره نیز استفاده شد.

 

تشعیر:

تشعیر از شعر به معنای "مو" گرفته شده است. در تشعیر خطوطی به نازکی و ظرافت یک مو به کار می رود (که علت نام گذاری این هنر است). تشعیر با نقوش گیاهی و جانوری مانند گل و مرغ، آهو، شیر، ببر و ابرسازی همراه است. در تشعیر از طلا و یا رنگ استفاده می شود به این ترتیب که اگر زمینه کار با رنگ تیره و تلخ باشد معمولاً از طلا و اگر زمینه کار باز باشد تنها از یک تک رنگ، مثلاً لاجورد، یا سفید آب، یا امری و یا اخری استفاده می شود.

 

خوشنویسی:

در تابلوی سوخت معمولاً از خطوط نسخ، ثلث و نستعلیق استفاده می شود.

 

طلااندازی:

آنچه به تابلوی سوخت جلوه خاص می بخشد به کاربردن طلا در آن است. برای این کار بایستی طلای ناب، با صرف وقت و دقت زیادی تهیه و استفاده گردد. قلم گیری و اجرای جزئیات طرح قلم گیری مرحله پایانی کار سوخت محسوب می شود. به این ترتیب که بین نقوش، دورگیری و قلم زنی صورت می گیرد تا بیننده متوجه برش و معرق کاری نقوش نشود و آن را یکپارچه تصورنماید.

 

پیشکسوتان هنر سوخت معرق پوست به دلیل سختی و مشقت کار سوخت و زمان بر بودن هنر سوخت، تعداد هنرمندان سوخت کار محدود بوده است با این حال از اساتید مسلم این هنرمی توان از استاد میرمحمد معلم خوشنویس اصفهانی و استاد تقی کلباسی (کرباسی) نام برد. از شاگردان استاد میرمحمد معلم خوشنویس می توان به استاد حسین و علی خوشنویس زاده (فرزند و نوه استاد)، و از شاگردان استاد تقی کلباسی می توان به استاد حسین ختایی و دختر مرحوم ایشان خانم عفت ختایی اشاره نمود.

 

استاد علی خوشنویس زاده تنها بازمانده هنرمند نسل سومی سوخت معرق است که این هنر را نزد پدر فراگرفته است. ایشان در راستای اجرای اهداف و وظایف اسلامی و ملی در مورد احیاء و معرفی این هنر اصیل و ارزشمند تاکنون اقدامات فراوانی کرده است به طوری که استاد قصد دارد با تالیف کتابی با عنوان" پیدایش و سیر تحول و تکامل هنر سوخت معرق" که شامل بخش هایی با عنوان مقدمه، اجرای هنر سوخت معرق، شرح احوال آثار و معرفی اساتید و هنرمندان طی ادوار مختلف، شرح آثار مجموعه شخصی و...، زمینه معرفی این هنر را برای هنرمندان جوان فراهم کند.

 

منابع: - مصاحبه با استاد علی خوشنویس زاده از اساتید محترم هنر سوخت در اصفهان - اینترنت

 

پژوهش و تنظیم: شیده عظیمی

شناسه خبری: 955
تاریخ انتشار: 1392/3/1808:48
هشتگ ها:

آخرین مطالب