مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

Niavaran Cultural Historic Complex

مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران

Niavaran Cultural Historic Complex

جایگاه موزه ها در فرهنگ توریسم

مسئولین موزه ها و بازدیدکنندگان: هماهنگی اجتناب ناپذیر

چهارشنبه 5 مهر 1396 - 15:28
در حالی که بسیاری از مسافران در سفر به کشورهای دیگر، بیشتر به دنبال یافتن اشیاء و شناخت فعالیت هایی هستند تا در فرصت پیش آمده به کارهایی بپردازند که دیگران قادر به انجام آن نیستند، بازارهای جهانی توریسم نتوانسته اند از تمامی ظرفیت خود استفاده کنند. در این بازار، شاهد رشد روز افزون علاقمندی مردم به بازدید از میراث فرهنگی کشورها یا همان توریسم فرهنگی هستیم. این بخش از بازار توریسم در آینده جهش خارق العاده ای خواهد داشت. ترتیب دهندگان تورهای سیاحتی Lybrand Coopers اظهار می دارند که در حدود 50% از

در حالی که بسیاری از مسافران در سفر به کشورهای دیگر، بیشتر به دنبال یافتن اشیاء و شناخت فعالیت هایی هستند تا در فرصت پیش آمده به کارهایی بپردازند که دیگران قادر به انجام آن نیستند، بازارهای جهانی توریسم نتوانسته اند از تمامی ظرفیت خود استفاده کنند. در این بازار، شاهد رشد روز افزون علاقمندی مردم به بازدید از میراث فرهنگی کشورها یا همان توریسم فرهنگی هستیم. این بخش از بازار توریسم در آینده جهش خارق العاده ای خواهد داشت.

 

ترتیب دهندگان تورهای سیاحتی Lybrand Coopers  اظهار می دارند که در حدود 50% از فعالیت های توریستی، با اهداف بازدید از میراث فرهنگی و مطالعه فرهنگ کشورها صورت می گیرد. از این رو مشاهده می شود که میراث فرهنگی که امروزه شمار زیادی از بازدیدکنندگان را به سوی خود جلب کرده است، به یکی از ستون های اصلی صنعت توریسم و سر آخر، فاکتور اقتصادی مهمی در هر کشور یا هر منطقه شده است.

 

در بخش های بسیاری از روزنامه ها و مجله ها که موضوع افزایش تقاضا جهت بازدید از محوطه های باستانی و میراث فرهنگی کشورها مطرح و بررسی می شود، بحث تقاضا، موضوع اصلی آنهاست. طولانی شدن فرصت تفریحی افراد مسن، افزایش کلی سطح ثبت نام کنندگان به علت افزایش تقاضا جهت بازدیدهای فرهنگی، بازار رو به گسترش تعطیلات کوتاه مدت و رایج و تحرک بسیار، معیارهایی هستند که در بررسی مسأله از بعد تقاضا ارائه می شوند.

 

در خصوص بحث (عرضه) این نشریه ها بر افزایش دائمی شمار بازدیدکنندگان پافشاری می کنند که این امر، فشار زیادی بر منابع فرهنگی وارد می سازد. در انگلستانNational Tiust ، بازدیدکنندگان را تشویق می کند تا جهت حفظ میراث فرهنگی از محوطه های باستانی بازدید کنند و این در حالی است که از وظیفه خود یعنی حمایت از میراث فرهنگی در عین فراهم آوردن شرایط و امکان لازم برای بازدید عمومی آگاه است. به نظر می آید که این دو هدف چندان با یکدیگر همخوانی ندارند.

 

در برخی از شهرهای معروف مثل آکسفورد و ونیز، حضور پرتراکم گردشگران و بازدیدکنندگان صدمات بسیاری را متوجه شهرها کرده است به گونه ای که بسیاری از ساکنان حاشیه جنگل ها و رودخانه ها، تصمیم گرفته اند تا شهر خود را در اختیار این (مهاجمان) قرار دهند. در سایر موارد مسئولین بعضی از محوطه های باستانی مجبور شده اند که از ورود بازدیدکنندگان جلوگیری به عمل آوردند. به عنوان مثال نمی توان روزانه 25 لیتر آب حاصل از تعرق بدن توریست را از محوطه قبر توتان خامون خارج کرد و یا همه ساله به علت ورود صدها هزار توریست، به آکروپول، پله های آن کاملاً ساییده می شوند.

 

بهره برداری از میراث فرهنگی

غیر از موضوع خطراتی که شمار اندکی از موزه ها و محوطه های باستانی را تهدید می کند، نگرش عمومی چنین است که میزان و شیوه عرضه موضوعات فرهنگی در حوزه میراث فرهنگی در حد کافی و مورد نیاز است و تلاش برای بهبود وضعیت آن چندان ضروری به نظر نمی آید. علیرغم آن بسیاری از جاذبه های فرهنگی استفاده کمتری صورت می گیرد و نگرانی در خصوص بهره برداری بی رویه از آنها مفهومی ندارد.

 

بسیاری از شهرهای تاریخی، موزه ها، ابنیه تاریخی، کاخ ها، قلعه ها و سایر مظاهر فرهنگی نظیر کلیساها یا معابد مذهبی از تمامی پتانسیل خود برای فعالیت های توریستی استفاده نکرده اند. امروزه میراث فرهنگی به مؤسسه ای تجاری تبدیل شده است که درآمد بالایی دارد و سود آن به جیب متخصصان نمی رود. بسیاری از آژانس های مسافرتی بدون آن که پولی پرداخت نمایند، از تمامی محوطه های باستان شناسی در دنیا استفاده می کنند. اغلب، مدیران و مسئولان این آژانس ها، بی آنکه آثار و بقایای تاریخ گذشته که پیش روی خود دارند، چیزی بفهمند یا قادر به توضیح دادن آن ها باشند، بازدیدکنندگان را از سویی به سوی دیگر می برند.

 

همچنین موضوع اوقات فراغت و بازدید در بسیاری از موزه ها شبهاتی را در این زمینه بر انگیخته است. بسیاری از مسئولین و متخصصین موزه ها به گونه ای رفتار می کنند که گویی متوجه نیستند، افزایش تقاضا جهت بازدیدهای توریست و گردشگری چه خطری را متوجه امکانات فرهنگی آن ها کرده است. آنها  ترجیح می دهند که بازدیدکنندگان این چنینی را افراد آماتور، یا علاقمندان معمولی هنر و تاریخ بدانند و با آن ها این گونه رفتار کنند. با این همه، چنین رفتاری در حال تغییر است در دو شماره اخیر مجله موزه ها و گالری های کمیسیون بریتانیا موضوع فوق مورد مطالعه قرار گرفته است (کیفیت ارائه خدمات در موزه ها و گالری ها و موزه ها و توریسم بهره دهی دو جانبه با همکاریEnglish Tourist Board   برخی از موزه داران به افزایش چشمگیر شمار بازدیدکنندگان از موزه ها در دهه های اخیر اشاره می کنند و اظهار می دارند که در این خصوص، مسأله خاصی وجود ندارد. بررسی های دقیق نشان می دهد که شمار بازدیدها افزایش یافته است، نه شمار بازدیدکنندگان. به بیان دیگر برخی افراد بر طبق عادت و برنامه های قبلی از موزه ها بازدید می کنند، در حالی که هیچ گونه تغییر جدیدی در نگرش عامه ایجاد نشده است.

 

هنوز تعداد افرادی که فکر می کنند موزه ها برای آن ها درست نشده است زیادند و در توضیح چنین نگرشی، دلایل بسیاری ارائه می دهند. به یاد داشته باشیم که برای فراگیری، از یک سو باید در مورد هر آنچه که پیرامون ما قرار دارد سئوال کرد و کنجکاوی به خرج داد و از سوی دیگر نباید در برابر نمایشگاه هایی که با اهداف آموزشی برپا می شوند به وحشت افتاد.

 

ارتباط بازدیدکننده با نمادهای فرهنگی

در موزه ها یا در مراکزی که در آنها نمایشگاه بر پا می شود، بخش بزرگی از ارتباط ها، برای بازدیدکنندگان جذابیتی ندارد و فقط جنبه فضل فروشی دارد. با این همه، علیرغم آن که بین شیوه ای که بر اساس آن مسئولین موزه ها، محصولات  خود و بازدیدکنندگان را مدنظر قرار می دهند و نحوه ارائه خدماتی که مشتریان آن ها احساس می کنند، شکاف نسبتاً عظیمی وجود دارد، لیکن مسائل در حال تغییر و تحول است. از نقطه نظر کیفی، انتظارات بازدیدکنندگان با واقعیت آنچه که پیشنهاد می شود، مطابقت ندارد. در اغلب موارد، ارزیابی میزان جذابیت محوطه های باستانی بر صحت علمی آنچه که عرضه می شود، مبتنی نیست، بلکه به موارد زیر بستگی دارد: میزان موفقیت آن محل یا نمایشگاه در تحریک کنجکاوی بازدیدکننده، تأثیرگذاری بر تخیل و مورد خطاب قرار دادن وی بی آنکه از عواملی نظیر نظافت دستشویی ها، آسان بودن شرایط جهت اقامت های کوتاه، فراهم بودن امکان انتخاب اشیاء جهت خرید در فروشگاه و بالا بردن کیفیت غذاها سخنی به میان آوریم.

 

نباید فراموش کرد دنیایی که موزه ها معرفی می کنند نظیر دنیایی نیست که عامه مردم دریافت می کنند، در آنجا جهانی معرفی می شود که قوانین علمی، تاکسینومی و نظم تاریخی ساخت های متعدد آن را تشکیل می دهند و تمامی مفاهیم از حالت مبتذل و روزمره خارج شده اند. مسئولین موزه ها اغلب فراموش می کنند آنچه که به تأیید آنها رسیده است الزاماً برای دیگران چنین نیست.

 

شیوه های نوین ارتباطی و پاسخگویی به نیازهای بازدیدکننده

بسیاری از پژوهشگران که اوقات خود را صرف مطالعه می کنند نوشته ها را تنها راه انتقال اندیشه می دانند در حالی که در عصر تلویزیون، رایانه ها، دیسک های فشرده و اینترنت نسلی به وجود آمده است که برای آنها مطالعه، تنها بخش جانبی را در تعلیمات و آموزش ها تشکیل می دهد.

 

این نسل به آموزش های بصری عادت کرده است و همواره تصاویر منظم و هماهنگی را دریافت کرده است. برای افرادی که به سینما و تلویزیون عادت کرده اند، شیوه معرفی اشیاء در موزه ها نامفهوم و ناکافی به نظر می آید. در بسیاری از مؤسسات، ارتباطات، هنوز جنبه قراردادی دارد. همگان بازدید خود را از یک نقطه شروع می کنند و تجربه ای یکسان با غنای روحی یکسانی به دست می آورند. به این ترتیب، موزه فعال است و بازدیدکننده منفعل. در این میان، مسئولین موزه ها هستند که ترتیب برنامه را از پیش تعیین می کنند و با تنظیم آن جهت معرفی مجموعه ای صحیح، قابل فهم با جنبه های آموزشی متنوع، میزان امکان دستیابی بازدیدکنندگان به مجموعه ها را کنترل می کنند. در مجموع فرض بر این است که هدف بازدکنندگان از موزه ها و محوطه های باستانی، یادگیری است. در واقع  این اصلی ترین علت بازدیدها نیست هر چند تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد که مردم عامه چیز زیادی در موزه ها یاد نمی گیرند و بازدیدکننده ها نیز این مطلب را به کرات در پرسش هایی که در این زمینه در تحقیقات متوالی مطرح شده اند، پاسخ مناسب داده اند.

 

هر بازدیدکننده در بازدید خود به دنبال تفریح و سرگرمی است که با کمی آموزش علمی، تزئین بیابد وانگهی اغلب این امر مورد توجه قرار نمی گیرد که یکی از علل اصلی بازدید از موزه ها برحسب عادت و نظم اجتماعی است. تحقیقات صورت گرفته توسط پلت مک مانوسpaulette Mac Manus  در موزه تاریخ طبیعی و موزه علوم لندن، نشان دهنده آن است که بازدید از نمایشگاه به نوعی فعالیت اجتماعی محسوب می شود. بندرت بازدید کنندگان به تنهایی به آنجا می روند، آن ها اغلب باید به صورت گروه های کوچک یا خانوادگی یا با دوستان خود به بازدید از موزه بپردازند، بازدید از یک موزه فرصتی برای برقراری ارتباط با شخص دیگر است.

 

چالش های توریسم فرهنگی و راهکار های پیشنهادی

تاریخ به خودی خود، آثار تاریخی را نشان نمی دهد. تاریخ باید بازآفرینی شود، در اکثر موزه ها و محوطه های باستانی، شیوه نمایش اشیاء بر حسب سیر تاریخی است و ذهن و مغز بازدیدکننده را به یکباره هدف قرار می دهد. در حالی که باید موضوعی باشد تا تاریخ را روایت کند و به حد کافی هیجان انگیز باشد و در عین حال محدوده ای را که هر بازدیدکننده به آن مراجعه می کند در نظر داشته باشد. آنچه که مانع مشارکت بازدیدکننده می شود، نبود احساس تناسخ زمانی و مکانی با اشیاء و تاریخ است که خود را در پشت آثار فیزیکی باقی مانده از گذشته پنهان می کند.

 

باید به عنوان اولین قدم در مشخص کردن ارزش محوطه باستانی و توریستی، مفهوم صحیحی را ارائه دهیم.

 

سازمان میراث فرهنگی کانادا در این زمینه سئوالاتی را مطرح ساخته که در نوع خود جدید است. روح حاکم بر محوطه چیست؟ چگونه با بازدیدکننده ارتباط برقرار سازیم؟ به نظر می آید چنین روندی اندکی گنگ و نامفهوم باشد ولی علت آن در رسالت جذب توریست خلاصه می شود. باب راجزBob Rogers در مقاله خود تحت عنوان (داستان فن آوری ها) یاد آوری می کند که اندیشه حیات بخشیدن تاریخ عامل مهمی در بالا بردن ارزش هر محوطه باستانی و یک اصل هدایتگر در تدوین مفاهیم مربوطه است. در بیشتر موارد (پیام) در مقوله ارتباطی، اولویت اول را دارد و راجرز در این میان به نقل قولی اشاره می کند که میان نویسندگان سناریوهای فیلم رایج است: (اگر می خواهید پیامی ارسال کنید، شرکت تلگراف را خبر کنید) راجرز خاطر نشان می سازد که باید نظر بازدیدکننده را عوض کرد. در روایت کردن یک تاریخ، هدف تنها انتقال اطلاعات به صورت ساده نیست، توضیح دادن به ارائه اطلاعات محدود نمی شود، بلکه با استفاده از اطلاعات مفروضی باید به کشف حقایق دست یابیم. حقایق و واقعیت ها ابزاری برای رسیدن به هدف هستند، به خودی خود هدف فی نفسه محسوب نمی شوند، سنگ بنای تمامی خط مشی ها برای جذب بازدیدکنندگان در محدوده مدیریت موزه ها و محوطه های باستانی باید، خوشایند و لذت بخش باشد از آنجایی که هر بازدیدکننده از امور معمولی زندگی خود فرار کرده است، بازدید از موزه ها یا محوطه باستانی باید تجربه منحصر به فرد، غیرمعمولی، جدید، شوق افزا و الهام بخش و تحریک آمیز باشد.

 

چنین تجربه ای باید دارای کیفیت بالا، هدفمند، هیجان انگیز و به گونه ای باشد که شناخت بازدیدکننده را غنا ببخشد و هر بازدیدکننده خود را به گونه ای حس کند که گویی در موضوع دخالت دارد.

 

باید شیوه های ارتباطی بازدیدکنندگان را مورد خطاب قرار داد، بر تخیل وی تأثیر گذارد و به او حسی بخشد که گویی در حال کشف مکان جدیدی است تا سعی کند اطلاعات خود را افزایش دهد و تجربه مفید و جدیدی به دست آورد. مسئولین میراث فرهنگی ابزار فنون جدید را برای این منظور و کمک به بازدیدکنندگان در اختیار دارند تا محوطه باستانی را از حالت عادی خارج سازند و نظر جهانگردانی را که به دنبال تفریح و سرگرمی هستند، جلب نمایند. اما آنچه که از فن آوری نیز مهم تر است، تقارن موضوع ارائه شده با شیء فرهنگی تاریخی است که باید به صورت معمولی و نه تخصصی معرفی شوند. چنین شیوه ای باعث خواهد شد تا موزه ها به محلی تبدیل شوند که بازدیدکنندگان دوست دارند مدت زمان زیادی در آنجا بمانند و در این صورت موزه ها و محوطه های باستانی جایگاه شایسته خود را در صنعت توریسم خواهند یافت.

 

گرد آوری عفت نریمانی راد

 

شناسه خبری: 1940
تاریخ انتشار: 1396/7/515:28
هشتگ ها:

آخرین مطالب