آثار خوشنویسی در صاحبقرانیه

يکشنبه 18 شهريور 1397 - 11:26
هنر خوشنویسی، مجموعه ای هماهنگ از تجسم یک تجربه انسانی است. می توان گفت این هنر با روح و روان آدمی سروکار دارد. هنری که از اعماق وجود هنرمند بر می خیزد و احساس واقعی دستنوشته ها را با ترسیم کلمات به وجود می آورد. خوشنویسی نوعی نقاشی است که در آن خطوط با یکدیگر برخورد دارند و در واقع نوعی کمپوزسیون خط است.

هنر خوشنویسی، مجموعه ای هماهنگ از تجسم یک تجربه انسانی است. می­توان گفت این هنر با روح و روان آدمی سروکار دارد. هنری که از اعماق وجود هنرمند بر می خیزد و احساس واقعی دستنوشته ها را با ترسیم کلمات به وجود می آورد. خوشنویسی نوعی نقاشی است که در آن خطوط با یکدیگر برخورد دارند و در واقع نوعی کمپوزسیون خط است.

کسی که از میان تجارب زندگی خود مواردی را برگزیده و با خط به آنها شکلی زیبا می بخشد "خوشنویس" است که علاوه بر نگارش یک متن، تلاش می کند اثر هنری خلق کند. 

هنر خوشنویسی در رابطه ای هماهنگ میان سه حرکت تکامل یافته عمودی، افقی و دورانی نهفته است. اوج این هنر زمانی است که چشم و ذهن، به واسطه شکل حروف و کلمات به هم پیوند خورده و عالی ترین مفاهیم در ذهن جای می گیرد.

خوشنویسی در واقع با عناصر مختلف هنرهای تجسمی ارتباط مستقیم دارد و هنری است که به نوعی هم مستقل است و هم می تواند با بیان زیبایی از ادبیات فاخر و عبارات بزرگان و یا از همه مهمتر آیات قرآن و احادیث اهل بیت (ع) مزین شود. در خوشنویسی برای خلق یک اثر و ماندگاری آن علاوه بر فراگیری تکنیک که بسیار مهم است خوشنویس باید دست و دل و ذهنش با یکدیگر کوک باشد و خلوص و صداقت درونی داشته باشد.

سرچشمه هنر خوشنویسی به شکلی که امروزه آن را ما می شناسیم در واقع به نقاشی های موجود در غارها برمی گردد و اگر به زمان های گذشته زمانی که ارتباطات توسط گروهی از سربازان انجام می شد برگردیم در می یابیم که کلمات نوشته شده تنها نمایش تصویری ازحوادث مهم در زندگی انسان های اولیه بوده است. قبل از میلاد مسیح مصری ها خطوط تصویری به سبک خاصی اختراع کردند. این علائم بر روی مقبره ها حک شده یا توسط بررسی هایی روی کاغذ پاپیروس نقاشی می شدند.

پیش از اسلام خطوط گوناگونی از جمله میخی و پهلوی و اوستایی در ایران رواج داشته است. درباره زمان پیدایش هنری خط در ایران می توان گفت: حالت هنری خط در اواسط دوره­ ساسانی در ایران پدید آمد که متنوع هم بود و همین دستاورد سبب شد تا با آغاز دوره­ اسلامی خط به دوره اسلامی منتقل شود. در واقع ریشه و بنیان خط در منطقه ما مربوط به ایران است. ایرانیان در تکامل خط و در تبدیل آن به هنر خوشنویسی نقش عمده­ای داشته­اند. آنچه که به عنوان شیوه ها یا قلم های خوشنویسی ایرانی شناخته می شود بیشتر برای نوشتن متون غیر مذهبی نظیر دیوان اشعار، قطعات ظریف هنری و یا برای مراسلات و مکاتبات اداری ابداع شده و به­کار رفته است. همچنین در ایران برای امور مذهبی مانند کتابت قرآن یا احادیث و روایات و همچنین کتیبه نویسی مساجد و مدارس بیشتر از خطوط ثلث و نسخ بهره می گرفتند که نزد اعراب رواج بیشتری داشته است.

خوشنویسی در زمره هنرهایی است که تقریباً همه مردم ایران به ویژه کسانی که از نعمت خواندن و نوشتن برخوردارند، آن را دوست دارند و می خواهند خطشان خوب باشد که البته زیاد هم هستند که خوش خط اند، بالاخص قدیمی ها. مردم با دیدن خط خوب به ویژه هنر خوشنویسی ذوق زده می شوند، به وجد می آیند و روح آن ها شکفته می گردد.

خوشنویسی به انسان امید می دهد و به طور کلی این شکفتگی روح در زندگی آن ها تسری پیدا    می کند و می بینیم که عرصه خطاطی و خوشنویسی همه صحنه لطف و معنا و لیاقت است.

هنری قدسی و الهی که شاگرد و استاد و مخاطب را تحت تأثیر جاذبه جادویی خویش می دهد و همگان را رشد می دهد و اعتلا می بخشد. همچنین خوشنویسی هنری است که به درخشش مفاهیم و معانی متعالی از حکمت و ادب فارسی در فرهنگ ما مدد رسانده است، هرچند خود نیز در نظر اهل هنر و معرفت جلوه ای از حکمت و حشمت این فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی است.

این هنر فاخر و ارزنده به دست هنرمندان بزرگ ایرانی رشد یافت و ایرانیان توانسته اند در اوج تمدن و فرهنگ اسلامی قلم ها و شیوه های جدیدی را ارائه دهند که حیات خوشنویسی را تداوم بخشید.

خط

بدیهی است هر یک از هنرهای اسلامی به سهم خود پاسدار میراث های کهن ما محسوب می شود؛ اما در این میان خط و نقاشی، به صورت یکی از ارکان اصلی و در همه آن ها نقشی اساسی را بر عهده دارند. مخصوصاً خط و خوشنویسی که از اهمیتی ویژه برخوردار است. زیرا این خط و خوشنویسان بودند که سالیان سال قلم زدند تا پیام "وحی الهی" را به نسل های امروز برسانند.

می توان گفت این مناره ها و گنبدهای بقاع و مساجد هستند که صدای هنر و معماری گذشته های دور را به گوش نسل امروز می رسانند و آخرین خشت های برجای مانده مدارس، مساجد و کاروانسراهای کهن، ابواب فرهنگ دیرین را در پیش روی ما می گشایند. اگر به دیده بصیرت بر آن ها نظری افکنیم در هر یک از خطوط فرسوده و رنگ پریده کتیبه ها، در طرح­ها و تزئینات و ترکیب کاشی­های گنبدها و در فضای آمیخته به دعای بقاع و اماکن مقدسه پرتویی از ایمان و ارادت بندگانی پارسا، نگاه دقیق و ظریف هنرمندانی معتقد و متعهد را می بینیم که حکایتی شیرین از گذشته این سرزمین را دربردارد. هنرمندان راستین و پرتوان ما با بهره گیری از عناصر کم مایه و با استعانت از ذوق و ابتکار و خلاقیت با همه صداقت و ارادتی که به ذات لایزال خداوندی و اسلام پاکی که در وجودشان موج می زند، بدون چشمداشت از هر رنگ تعلقی، با کمال فروتنی در راه رسیدن به کمال مقصود، به آفرینش های هنری تازه و بدیعی دست یافته اند که برای دنیای مادی و صنعتی امروز باورنکردنی است.

ما در تولد تازه فرهنگی خویش باید با بینش متعهد و آگاهانه ای به شناخت دوباره میراث های گذشته بپردازیم تا در این برهه از زمان، ادامه دهنده نبوغ هنرمندان بی نام و نشان و گمنامی که در لابلای تاریخ محو گردیده اند باشیم. عزیزانی که از مسیر ارادت و با پرهیز از شهرت و نام، در طی قرون با کمال صداقت و اعتقاد و در عین وفاداری و متانت، جمال را مظهر کمال الهی دانستند.

نوشتن پدیده ای است که همه انسان ها برای انجام کارهای روزانه و برقراری ارتباط با دیگران به آن نیاز دارند. در زمان قدیم به خوانا نویسی و زیبا نویسی خط، اهمیت زیادی داده می شد؛ به طوری که کاتبان و افراد خوش خط در جامعه از احترام و جایگاه ممتازی برخوردار بودند. هنر خط از قدیم الایام برای ما ایرانی ها ارزش و اهمیت بسیاری دارد و ازدیرباز تجلای ذوق، استعداد و عرصه خلاقیت و ابتکار هنرمندان نادر و چیره دست ایران بوده است و تنها وسیله انتقال اندیشه و احساس نیست، بلکه دنیایی است که برای خود اصالت دارد و در جمع ما ایرانیان، تنها وسیله نقل افکار و دریافت های علمی و هنری و ادبی و فلسفی نیست. خطاطی خود به عنوان یک هدف از قرن ها پیش، محبوب هنرمندان و هنرشناسان لطیف طبع و اشباع کننده ذوق­های زیبایی شناس بوده است و خواهد بود.

خط، مجموعه ای دلپذیر از نازک کاری ها، رسم و هندسه، نقاشی، حجاری، شعر و آهنگ، موسیقی و نسبت و تناسب است و این بدان جهت است که چون بعضی از هنرها در شریعت مطهر اسلام چندان در حیطه مصلحت قرار نگرفته، اما بارها در  شعارها و توصیه هایی از ارجمندی خط و خطاطی سخن ها رفته است.

خطاطی، چون برای بیان یک مطلب و ارائه آن به کار می رود ممکن است عناصر زیبایی شناختی در آن وجود نداشته باشد و یا وجود داشته باشد. به طورکلی خطاط به کسی می گویندکه خطی را می نویسد و ارائه می دهد؛ چه بسا که این خط ممکن است زیبا باشد یا نباشد. خطاطی ممکن است نوعی هنر باشد ولی خوشنویسی هنری فراتر از خطاطی است.

 

  • o       انواع خط:
  • ·        خط کوفی

این خط از جمله خطوط اسلامی بوده که به علت شکل گیری درشهر کوفه به کوفی شهرت یافته. می توان گفت با ظهور اسلام خط کوفی نیز جهت نگارش مورد استفاده قرار گرفت اما خط کوفی در ابتدا به صورت تکامل نیافته و کاملاً ابتدایی کاربرد داشته دلیل این امر قرآن های به دست آمده از قرون اولیه اسلام است.

به علت مشکلاتی که در خواندن و نوشتن متون به این خط برای خوانندگان پیش آمد جهت تشخیص نوشته از نقاطی به رنگ قرمز و گاهی سبز جهت بیان حرکات استفاده شد اما هنوز به علت نداشتن نقطه در برخی از حروف مانند ج خ ح و د ذ ر ز و... خواننده را دچار اشکال می کرد. تا اینکه نقاطی ریز به رنگ سیاه و خطوطی نازک به شکل مورب به عنوان نقطه روی حروف به کار رفت. این خط تا سده سوم ه.ق نیز استفاده شد اما از سده سوم به بعد خط نسخ جای خط کوفی را گرفت و از سده پنجم به بعد رسماً خطوط دیگری جای خط کوفی را گرفت. اما به زودی ایرانیان کوشیدند که از این خط خشن و ناموزون، خطی زیبا و باقاعده، که برابر با ذوق ایرانی باشد پدید آورند؛ و این آغاز کار خوشنویسی در ایران بود. در این مرحله خط کوفی به دست توانای هنرمندان ایرانی به صورت خط زیبا، با ارزش تزئینی بسیار درآمد. با این همه خواندن و نوشتن خط کوفی با مشکلاتی همراه بود و هنوز برای ایرانیان خطی بیگانه به شمار می آمد و بدین سبب در آغاز سده چهارم هجری ایرانیان دگرگونی تازه ای در خط پدید آوردند. 

 

  • ·        خط نسخ

 خط نسخ، از اواخر قرن 2 ه.ق رایج شده و در اوایل قرن 4 ه.ق جایگزین خط کوفی گشته است. خط نسخ در سرزمین های شرقی رواج چشمگیری یافت. از دلایل اهمیت این خط رعایت نسبت بوده که یکی از قواعد مهم در خوشنویسی می­باشد. همچنین این خط تحت تأثیر محقق و ریحان و ثلث به دست آمده و اصلاح شده به همین خاطر خالص و یکدست نمی باشد. این خط بیش از همه خطوط در چاپ کتب مختلف به ویژه قرآن مورد استعمال بوده است.

 

  • ·        خط رقاع

این خط برای مکاتبات خصوصی به غیر از قرآن استفاده می شده است.کلمه رقاع جمع رقعه است به معنای پاره ها و نوشته های مختصر و به معنی صفحه کوچک است. خط رقاع از ترکیب دو خط ثلث و نسخ ایجاد شده است و شباهت زیادی به خط توقیع دارد. این خط در اثر نیاز به تند نویسی و مختصر نوشتن درمکاتبات به کار می­رفته و اغلب برروی کاغذهایی در ابعاد کوچک نوشته می شده است. گاهی در پایان قرآن ها و کتاب ها نام سفارش دهنده و تاریخ و مکان تحریر نام کاتب و کسی که کتاب به او هدیه شده به خط توقیع می نوشتند. در میان خطوط شش گانه این خط شباهت زیادی به خط شکسته نستعلیق دارد. این خط از خطوط محبوب خوشنویسان عثمانی بوده است و در دوره های پیشین در ممالک اسلامی از آن استفاده می شده است.

 

  • ·        خط تعلیق

از قرن ششم هجری به بعد که نویسندگان تصرفاتی درخط رقاع کردند، خط تازه ای برای فرمان ها و احکام و نامه ها پدید آوردند که به نام تعلیق شهرت یافت. این خط از ترکیب دو خط توقیع و رقاع و تحت تأثیر خطوط ایرانی پیش از اسلام به وجود آمده است. این خط رامی توان نخستین خط کاملاً ایرانی دانست. تعلیق خطی تو در تو و متصل به هم است. در آغاز از این خط جهت تحریر کتب و نوشتن نامه ها استفاده می شد ولی کم کم به صورت شکسته درآمد و به واسطه زیبایی ظاهر که در شکل حروف و کلمات آن مشهود بود موضوع خوشنویسی گردید.

این خط به مدت یک سال رواج داشته و زمینه ساز دو خط  نستعلیق (دومین خط ویژه ایرانیان) و شکسته نستعلیق (سومین خط ویژه ایرانیان) بوده به طوری که با روی کار آمدن این دو خط و استفاده از آن ها از اوج خط تعلیق کاسته شده و این خط به صورت پیوسته و تو در تو نگاشته می شود به همین علت تصرف درآن کمتر است. تعلیق در لغت به معنای درآویختن چیزی به چیزی است و اطلاق نام تعلیق به این شیوه از نگارش ناشی از پیچیدگی در نوشتن حروف و روانی حرکات در آن است.

 

  • ·        خط نستعلیق

خط نستعلیق یکی از شیوه های نگارش خط در خوشنویسی اسلامی است که پس از تعلیق در اواخر سده هشتم و اوایل سده نهم هجری در ایران شکل گرفت و توسط هنرمندان و خوشنویسان ایرانی رواج یافت. این خط نشانه بارزی از طبع و سلیقه زیبای خوشنویسان ایرانی در میان خطوط ایرانی است. به همین خاطر آن را عروس خطوط اسلامی لقب داده­اند. در اوایل دوران قاجار این خط جان تازه ای گرفت و در قرن سیزدهم ه.ق با روی کار آمدن صنعت چاپ (در زمان محمدرضا کلهر) نیز این خط تحولی شگرف پیداکرد. علت نامگذاری نستعلیق به علت درآمیختن دو خط نسخ و تعلیق می باشد. کاربرد این خط بیشتر در نگارش کتب عادی و ادبی و مذهبی است که از ابتدای پیدایش آن تاکنون به ندرت در متن های عربی و قرآنی دیده شده است. دوره اوج و شکوفایی خط نستعلیق و تکامل آن در زمان خوشنویس معروف قرن دهم عمادالحسنی قزوینی است که آثار گذشتگان خود چون میرعلی هروی را نیز تحت شعاع قرار داد. با حضور میرعماد این خط جایگاهی ویژه در خوشنویسی جهان پیدا کرد.

در نهایت می توان گفت که خط نستعلیق، خط ملی ایرانیان و سمبل هنر این مردمان است و از جمله اساتید این خط می توان به افرادی چون علیرضا عباسی، محمد حسین تبریزی، سلطان علی مشهدی، میرزا جعفر تبریزی و دیگر هنرمندان نام برد.

  • ·        خط محقق

این خط نخستین خطی است که در زمان خلافت عباسی از کوفی استخراج شده و نزدیک ترین خط به آن است. خطاطان این خط را که از کوفی گرفته شده پدر خطوط دانسته اند. علت نام گذاری این خط به محقق این است که این خط به صورت یکدست و یکنواخت نوشته شده و درشت اندام است. محقق در لغت به معنای پیوسته و محکم و منظم است. در این خط کلمات به صورت تو در تو و بدون تداخل نوشته می شود. جهت نوشتن متن به محقق چون بسیار درشت است و به سختی نوشته می شود بیننده در آن احساس خشکی می کند. محقق را بیشتر در نوشتن کتاب های قرآن بزرگ به کار می برند. از پیشگامان این خط می توان به اساتیدی چون شیخ زاده سهروردی و میرزا بایسنقر اشاره کرد.

 

  • ·        خط شکسته نستعلیق

در اوایل سده یازدهم ه.ق ابداع شد، چون بیشتر شکل های آن از شکستن و رها کردن خط نستعلیق گرفته شده بود به نام شکسته نستعلیق شهرت یافت. کلمات در این خط به رمز شباهت دارد و خواندن آن برای همگان امکان نداشت. این خط را می توان ایرانی ترین خط از میان خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی دانست.

خط شکسته نستعلیق از طرفی حاوی جزئیاتی از خط تعلیق است که در تند نویسی به کار کاتب می آید. در واقع خط شکسته پلی است میان روانی و تند نویسی تعلیق و ظرافت و زیبایی نستعلیق، در اواسط قرن هشتم هجری سه قلم از خطوط ایرانی اسلامی یعنی تعلیق، نستعلیق و شکسته نستعلیق بر جریده ایام جلوه گر شدند.

 

  • ·        خط ثلث

یکی از شیوه های مهم درخوشنویسی اسلامی است. این خط بیشتر در تزئین کتاب ها و کتیبه ها به کار رفته است. وجه تسمیه این خط به ثلث به این علت است که یک سوم حرکات آن سطح و دوسومش دور است. این خط را مادر خطوط می دانند که در گذشته برای نوشتن سرلوح ها و عناوین و کتابت قرآن از آن استفاده می شد اما عمده ترین کاربرد این خط در کتیبه نویسی محراب ها و سردر ورودی مساجد همراه با طرح های اسلیمی دیده می شد.

خط ثلث در عصر صفوی بنا به دلایلی سیر نزولی یافت. اما در طی قرون نهم تا چهاردهم ثلث نویسان زیادی پا به عرصه گذاشتند به طوری که خط ثلث در ایران، عراق، ترکیه، سوریه و لبنان و نواحی دیگر رواج یافت.

از ویژگی های این خط الف های کشیده و بلند و دوایر نسبتاً کم عمق و باز است. این خط بسیار شبیه خط محقق است با این تفاوت که اندازه حروف در این خط کوچکتر است.  

 

  • ·        خط اجازه

این خط را ترکان رایج کرده و اکنون در ممالک عربی رایج و متداول است. این خط بسیار ظریف است و بدان جهت اجازه گویند که استادان گواهینامه خط را با آن می نوشتند. بسیار شبیه به خط توقیع است.

 

  • ·        خط غبار

قلم ریزتری از رقاع است که برای نامه های سری و سیاسی بوده که به علت ریزی و شباهت به گرد و غبار به غبار شهرت یافته و در جایی دیگر آمده بدان جهت غبار گویند که چون آنقدر ریز و ضعیف نوشته می شود چشم از دیدن آن در زحمت و ضعف است. این خط را قلم الجناح نیز می گویند. این شیوه از خط در حقیقت یکی ازشیوه های تفننی خط فارسی دری است، این قلم از قرن 5 ه.ق سابقه دارد و در نوشتن کتاب و فرمان و یا نامه های دوستانه به کار رفته است.

 

  • ·        خط ریحان

خط ریحان خطی بسیار ظریف و خرد است و از فروعات محقق و مشتق از آن است. این خط تمامی خصوصیات محقق را دارد با این تفاوت که ریزتر است و جهت روانی و سهولت در نگارش ابداع شده و به واسطه ظرافت و لطافتی که دارد به گل و برگ ریحان تشبیه شده و برای نگارش قرآن و دیوان های اشعار رواج داشته است. پیداست که این قلم در ایران ساخته شده و بنام قلم ایرانی شهرت داشته است.

 

  • ·        قلم طغرا

طغرا واژه ای است ترکی، اصل آن از تورفا و طورغی و طورغای به معنی کمان و کمان داراست و چون امضاها را با خطوط مورب و منحنی وقوسی می ساخته اند آن را طورغای که بعد طغرا شده گفته اند. در اصل طغری چند خط تو در تو را گویند که اسم شخص در ضمن آن گنجانیده می شود و بیشتر روی مسکوکات یا مهرها جهت نوشتن اسامی استفاده می­شود. در لغت نامه دهخدا تعریف طغری چنین آمده: علامتی که با خط درشت بر طره احکام سلطانی می کشند.

 

  • ·        قلم توقیع

این خط از مشتقات خط ثلث است و چون در فرمان ها و نامه ها و برخی نوشته های دیوانی به کار می رفت آن را توقیع نامیدند. دراصل توقیع به معنای نوشتن عباراتی در ذیل مراسلات و کتب را گویند.

 

 

  • o       قالب های اجرایی خوشنویسی

رایج ترین قالب های ارائه آثار در هنر خوشنویسی:

  • ·        سطرنویسی

قالبی است که در آن متنی (مثلاً یک مصرع از یک شعر) را در یک خط خوشنویسی می کنند.

 

  • ·        دو سطرنویسی

  قالبی است که در آن متنی (مثلاً یک بیت از شعر) را در دو خط زیر هم خوشنویسی می کنند.

 

  • ·        دفتری

قالبی است که در آن متنی (مثلاً چند مصرع شعر و یا مطلبی نسبتاً کوتاه) را در سطرهای زیر هم خوشنویسی می­کنند.

 

  • ·        کتابت

قالبی است که در آن متنی (از قبیل نثر یا نظم) را در یک یا چند صفحه، به صورت سطرهای زیر هم، خوشنویسی می کنند.

 

  • ·        چلیپا

یکی از معانی چلیپا مورب است و در خوشنویسی، قالبی است که در آن متنی (مثل دو یا سه بیت شعر) را به صورت مورب می نویسند.

 

  • ·        سیاه مشق

در خوشنویسی گاهی با تکرار حروف و کلمات و درهم نویسی آنها اثری خلق می گردد که به آن سیاه مشق می گویند. در سیاه مشق الزاماً خوانش متن مدنظر نیست و بیشتر به ایجاد فضا و فرم زیبا توجه می شود.

 

  • ·        قطعه مرکب

اگر خوشنویس از دو یا چند قالب مختلف در ارائه یک اثر استفاده نماید قالب نهایی را قطعه مرکب می نامند.

 

  • ·        کتیبه

قالبی که در آن خوشنویس با استفاده از قلم های خیلی درشت و معمولاً در قالب های هندسی خاص مانند مستطیل، مربع، بیضی و... خوشنویسی می کند را کتیبه گویند.

 

انواع کاغذهای استفاده شده در خوشنویسی:

چینی ها نخستین مردمانی بودند که بیش از 2 هزار سال پیش کاغذهایی مانند کاغذهای امروزی ساختند.

قبل از اختراع کاغذ زمینه کار خوشنویسان گل، سنگ، طلا و فلزات و پوست جانداران، استخوان آنها و برگ و پوست درختان بوده است. در این بین ایرانیان نیز از پوست حیوانات از قبیل آهو، گاو، گاومیش و گوسفند استفاده می کردند. این کار سختی های خاص خود را داشت چراکه جهت آماده کردن پوست به عنوان کاغذ بایستی آن را دباغی کرده و بوی ناخوشایند آن را از بین می بردند. اما قیمت گزاف آن سبب شد فقط از آن در متون قرآنی و نفیس استفاده کنند و آن را جایگزین پوست کنند. ایرانیان نیز در سده های نخست پس از اسلام ساختن کاغذ را از چینی ها آموختند. از بزرگترین مراکز ساخت کاغذ شهر سمرقند بود.

 

  • o       تزیینات  آثار خوشنویسی: 

در ابتدا خط به صورت ساده و بدون تزئین به نگارش درمی آمد اما هنرمندان برای جلب مخاطبان به فکر افتادند تا تزئیناتی در حروف، صفحات و جلد کتاب انجام دهند. از جمله این تزئینات، تذهیب و تشعیر، ابری سازی، دندان موشی، آیت گذاری، شمسه و شرفه راده و رکابه گذاری، زرافشان و جدول کشی، سفیداب نویسی، رنگه نویسی و ... است که  روی کاغذ انجام می شد.

در ذیل به دو نمونه از عمده ترین موضوعات تزئین اشاره می کنیم:

  • ·        تذهیب

تذهیب یا طلاکاری نوعی نقاشی تجریدی است از برگ ها، نباتات و اشکال هندسی که ترکیبی از یک سلسله  اسلیمی و ختایی که دارای پیچ و خم می­باشد. در اصل تذهیب در تکمیل خوشنویسی پدید آمده بدان جایگاه قابل احترامی بخشید.

 به گفته ویل دورانت «در بسیاری از موارد هنر ظریف تذهیب کاران و خوشنویسان بیش از بناهای رفیع دوام آورده است و به این ترتیب حق عزت و احترامی که کتاب در عالم اسلام داشته،  تا جایی که چون معبودی پرستش می شده، ادا شده است.»

  • ·        تشعیر

تشعیر در لغت به معنای موی برآوردن بچه در شکم و در اصطلاح نقوشی از یک یا دو رنگ است که در حاشیه یا سرفصل های برخی کتب و فضاهای موجود در مجلس سازی ها و پرده های نقاشی ایرانی کشیده می شود.

همراه تذهیب برای تزئین حواشی بزرگتر در کتب خطی از دوران تیموریان در ایران مرسوم شد که موضوع آن گرفت و گیر انسان و حیوان است. این تزئینات به رنگ های طلایی و سبزنقره و زرد کمرنگ  است. تشعیر از شعر گرفته شده و به نقوش بسیار ریز از گیاه و پرنده و درخت اطلاق می شود. طراحی تشعیر گاهی به صورت سیاه قلم یا همراه کمی رنگ خوشنویسی هنری است با یک تاریخ قدمت پشت سرش و انبوه هنرمندانی که نام های آنها اکنون به افتخارات ملت ها تبدیل شده است.

                

استادان بزرگ خوشنویسی:

علیرضا عباسی، میرزا محمدرضا کلهر، درویش عبدالمجید طالقانی، میرزاغلامرضا اصفهانی، میرعماد حسنی، محمدحسین تبریزی و جعفر بایسنقری. شاید در تمام تاریخ خوشنویسی ایران نتوان کسی را یافت که به اندازه استاد حسن زرین خط، خط نوشته باشد.

استاد حسن زرین خط از سرامدان هنر خوشنویسی دوران معاصر است خوشنویسی را از ده سالگی آغاز کرد. خوشنویسی کتاب های درسی از ابتدایی تا سوم متوسطه در گذشته، کاشی های معرق حسینیه ارشاد، مسجد فیروزآبادی، مسجد نارمک، مسجد دزاشیب، مسجد قلهک، مقبره فردوسی، آرامگاه ابن سینا و باباطاهر در همدان همچنین تحریر اوراق بهادار، بروشور داخل جعبه های دارو، سکه ها و اسکناس، دفاتر ازدواج و ... اغلب به خط اوست.

 

معرفی چند تابلو خط و نقاشی در صاحبقرانیه

 

خط و نقاشی/  اثر اسماعیل جلایر (کپی از خط میرزا غلامرضا)/ متعلق به دوره قاجار/ اندازه:47*72 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 قطعه خط نستعلیق صفحه ای از یک کتاب مصور به مجلس شکارگاه/ متعلق به قرن سیزدهم هجری قمری/ اندازه:  9/5*17 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 رزم رستم و دیو- تک برگ از شاهنامه/ بدون رقم/ اندازه:  22/5*12 سانتی متر/ نوع خط: نستعلیق/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 مینیاتور سه صورت کتیبه دار به سبک اصفهان با حاشیه سرترنجی درهم/ اندازه: 39*29/ نوع خط: نستعلیق/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 رزم رستم و کشائیان - یک برگ از شاهنامه خطی با مینیاتور/ بدون رقم/ نوع خط: نستعلیق/ اندازه: 25*15 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 

قطعه خط به شیوه چلیپا/ بدون رقم/ متعلق به سده چهاردهم هجری قمری/ اندازه: 20*5/11 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه

 

 تابلو خط نستعلیق/ بدون رقم/ اندازه:5/23*5/35 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 تابلو خط نستعلیق دو صفحه از یک کتاب/ اندازه:  5/21*5/35 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 فرمان حکومتی قطعه همراه با تذهیب/ 1262 هجری قمری/ اندازه: 74*56 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه

 

  سیاه مشق نستعلیق  همراه با تذهیب و تشعیر/ اثر رکن الدوله  متعلق به قرن 13 هجری قمری/ اندازه:  18*26 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

  سیاه مشق شکسته نستعلیق/ بدون رقم/ تذهیب برروی کاغذ فرنگی/ متعلق به اواخر قرن 13 هجری قمری/ اندازه: 11*25 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 عباس میرزا/ مینیاتورهمراه با حواشی کتیبه ای خطی/ متعلق به دوره قاجار/ اندازه: 29*43 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 فتحعلیشاه قاجار/ خط و مینیاتور/ متعلق به دوره قاجار/ اندازه:18*29 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 قطعه خط/ متعلق به دوره صفویه/ اندازه:38*25 سانتی متر/ محل نگهداری: کاخ صاحبقرانیه 

 

 قطعه خط چلیپا/ اثر محمد ابراهیم همراه تذهیب/ اندازه:19*30 سانتی متر/ محل نگهداری : کاخ صاحبقرانیه

 

 

منابع و مأخذ :

1-    وزیری، علینقی، تاریخ عمومی هنرهای مصور

2-   کرمن، فیلیس. سیری درهنر ایران  جلد 4 کلیات تاریخی نوشته، ترجمه هوشنگ رهنما

3-   اتینگهاوزن، ریچارد، سیری درهنر ایران جلد 5  تذهیب نسخ خطی

4-  همایون فرخ، رکن الدین، سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط درجهان

5-  فضائلی، حبیب اله، تعلیم خط

6-  ایرانی، عبدالمحمد خان، پیدایش خط و خطاطان. به انضمام تذکره خوشنویسان معاصر. تهران 1346

7-  نقشی تبریزی، محمد، انواع خطوط خوشنویسان معروف ایران، هنرو مردم شماره 21

8-  همایون فرخ، رکن الدین، سیر تحول و تکامل خط، مجله بررسی ها ی تاریخی

9-   بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان

10-عنبرانی، محمود، تاریخچه کاغذ، بنیاد پژوهش های اسلامی  1374

11- اطلس خط (تحقیق در خطوط اسلامی)

 

 

تحقیق و پژوهش: سهیلا اسدی

 

 

شناسه خبری: 2195
تاریخ انتشار: 1397/6/1811:26
هشتگ ها:

آخرین مطالب